اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 344
استفاده
مىكنند و بيست و چند نفر- از جمله امام جماعت مسجدالاقصى- را به شهادت مىرسانند.
وقتى
انسان اين اتفاق را تحليل مىكند، مىبيند بحث، مسجد الاقصى و مقام ابراهيم (ع)
نيست، مسأله، مسأله اسلام و از بين بردن مقدسات مسلمانها است. و به قدرى در اين
مسأله هتاكى نشان دادند كه حتّى نپذيرفتهاند گروه تحقيق سازمان ملل- حالا واقعاً
گروه تحقيق بودند يا در ظاهر اين چنين بوده است- به آنجا بروند و از وضعيت آن
گزارش بدهند.
اينگونه
حوادث يك زنگ خطر بسيار بزرگ در رابطه با كلّيت و اساس اسلام و نظام است و مسأله
اين نيست كه در يك گوشهاى اتفاق بيفتد و من و شما تصور كنيم «حادثه وقعت ثم مضت».
ناچارم
تذكرى را خدمت شما برادران عرض كنم: بر ما لازم بلكه از لازم هم بالاتر، الزام و
اشدُّ ضرورتاً است كه وحدت را در كشور و اتحاد و انسجام را در حوزه حفظ كنيم.
چرا
من حوزه را مىگويم؟! براى اين كه اين حوزه بود كه مرحوم امام را به عالَم اسلام
داد و نظام اسلام را در اين كشور بر قرار كرد. امام راحل كه بنيانگذار انقلاب
اسلامى است تربيت شده و مولود اين حوزه بوده است كه اگر صد سال هم محصول ديگرى جز
ايشان نداشته باشد اين عنوان افتخار براى حوزه كفايت مىكند. بالاخره اين حوزه نقش
امام پرورى داشته است. اين حوزه با وحدت و يكپارچگى خود توانست رژيم منحوس شاه را
كه بزرگترين قدرت در خاورميانه به حساب مىآمد از بين ببرد و به دست امام بزرگوار
و حمايت حوزه از ايشان، نظام اسلام واقعى را جايگزين آن نظام ستمشاهى كند.
وحدت
اين حوزه بايد هميشه محفوظ باشد، بايد خيلى مراقب باشيد كه دشمن، اختلاف و تشنج
ايجاد مىكند، مخصوصاً شايعاتى كه بازارِگرمى در اين روزها پيدا كرده است. اين
حوزه همانگونه كه حدوثاً رهبرى را پرورش داد و بنيانگذار نظامى به نام نظام اسلام
شد، در ادامه نيز حمايت از رهبرى براى او از واجبات است.
[1]
[1]. مسأله رهبرى ارتباط به شخص ندارد بلكه در
رابطه با مقام است، مقام رهبرى واجب الاطاعه است به تعبيرى كه عقيده شخصى خودم است
در حال حاضر حمايت از رهبرى، از زمان امام هم واجبتر است؛ چرا كه آن شخصيت والا و
جهانى امام، چه بسا نياز چندانى به اين كه من طلبه و امثال من از او حمايت كنيم
نداشت و اين نياز احساس نمىشد، اگرچه آن هم واجب بود و ما حمايت مىكرديم. او يك
شخصيت جهانى بود كه اگر محققان مىخواستند شخصيتى جهانى را بشناسند مىگفتند: در
جهان آن روز آن شخصيت را فقط امام دارد، آن شخصيت واقعى، حقيقى و مرتبط به مذهب و
عقيده، مخصوص امام بزرگوار بود، ديگران يك شخصيتهاى اعتبارى هستند و لو اين كه در
رأس بزرگترين قدرتهاى جهان قرار گرفته باشند، شخصيت آنان موقت و اعتبارى- آن هم
غير مذهبى- است. بالاخره همان گونه كه حمايت از امام- نه شخص امام بلكه مقام امام-
واجب بود هم اكنون نيز اين مقام، واجب الاطاعه است و بايد محترم شناخته شود. و اين
امر بيشتر ضرورت و نياز دارد. من فكر مىكردم كه چرا در اسلام اين قدر به مقام
امامت اهميت داده شده است؟ مگر مقام امامت چقدر اهميت دارد كه اين اندازه مورد
احترام است؟ در نهايت به اين نتيجه رسيدم كه علاوه بر آن كه رأى امام معصوم رأى
خدايى است، مقام امامت هم حافظ وحدت جامعه است. و نكته مهم اجتماعىاش اين است كه
آن مقام حافظ وحدت جامعه است؛ يعنى جامعه زير پرچم امام، حالت انسجام و وحدت پيدا
مىكند. و متأسفانه مىبينيد برادران فلسطينى ما چون رهبر روحانى واحد ندارند،
نتوانستند به خوبى در مبارزه خود پيشرفت و موفقيت داشته باشند. رمز موفقيت ما در
مبارزهمان همين بود كه ما يك حافظ وحدت و انسجام به نام امام داشتيم كه نقش بسيار
مهمى در پيروزى انقلاب ما داشت، همان گونه كه اين معنا در حدوثش نقش داشت بدانيد
در تداومش نيز نقش بيشترى دارد. بايد مقام رهبرى به عنوان اين كه حافظ انسجام و
وحدت است، مورد اطاعت و احترام و تبعيت همه طبقات من الصدر الى الذيل قرار گيرد،
وگرنه حفظ انسجام و وحدت امكانپذير نيست. (اين حاشيه از متن بيانات آيتالله
العظمى فاضل لنكرانى استفاده شده است)
اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 344