اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 303
حضور
در درس هم دليل بر مساعد بودن حالم نيست، بلكه دليل بر اين است كه مشكل به آن حد
از ضرورت نرسيده كه بتوانم پانصد ساعت وقت را در مقابل آن از دست بدهم. شركت
برادران در درس، هر چند تا اين درجه ضرورى نيست ولى بالأخره بسيار مهم است.
كسى
درس را تعطيل كرد، از او سؤال شد: چرا درس نيامدى؟ گفت: كار داشتم. اين كلام به
معناى آن است كه درس آمدن مخصوص آدمهاى بيكار است!! بايد به درس اهميت داد و براى
آن حساب باز كرد.
شايد
اين مطلب را مكرر عرض كرده باشم كه در حالات مرحوم آيت الله اصفهانى (ره)- (محقق
كمپانى) كه جداً محقق كمنظير بلكه بىنظيرى بوده است- از قول خودشان نقل شده است:
من سيزده سال در درس مرحوم آخوند خراسانى (ره) تعالى شركت كردم و در اين سيزده سال
تنها دو مرتبه درس را تعطيل كردم! يك مرتبه به درد چشم بسيار شديد و غيرقابل تحملى
مبتلا شده بودم و يك مرتبه هم بارانى سيلآسا مىآمد كه من يقين كردم درس تعطيل
است، لذا درس نرفتم، بعد معلوم شد كه درس بوده و يك جلسه درس از دست ما رفته است.
اين
واقعاً براى ما درس است. چطور مىشود كسى سيزده سال در يك درسى شركت كند و تنها دو
جلسه غيبت داشته باشد! علت مهم براى رشد اين بزرگان اهميت به همين امور بوده است؛
البته استعداد هم كاملا نقش دارد؛ اما اين مهمتر است.
گاهى
انسان به شخصيتهاى بزرگ كه برخورد مىكند، تصور مىكند كه تمام رشد و ترقى آنان به
خاطر برخوردارى از يك استعداد فوق العاده است، از اين رو خودش را با ايشان مقايسه
مىكند و مىبيند آن استعداد در او نيست، طبعاً ديگر خودش را از رسيدن به آن مرتبه
مأيوس مىبيند؛ در حالى كه درست است كه استعداد نقش مؤثرى دارد، اما بالاتر از
استعداد، پشت كار و اهميت دادن به درس و تحصيل است.
افرادى
بودند كه از نظر استعداد خيلى قوى بودند؛ ولى اين قوت استعداد براى آنان غرورى
پديد آورده بود و از اين رو خيلى رشد نكردند؛ ولى افراد ديگرى را ديديم كه از نظر
استعداد خيلى قوى نبودند؛ ولى با زحمت و پشتكار و فعاليتِ
اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 303