اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 104
ايشان
را مورد احسان و يارى خود قرار دهد. صحيح نيست چنين شخصى كه اهل يك منطقه محرومى
است و بستگانش نيازمند، اما متّقى و مؤمن هستند، ديگر حاضر
نباشد
به آن محل قدم بگذارد و بگويد: من كجا، شماها كجا!
[1] اقوام و بستگان او نبايد تصور كنند كه چون اين آقا به يك مقامى
رسيده، ديگر حاضر نيست حتّى جواب سلام آنان را بدهد.
»؛
حالتهاى مختلف روحى و جسمى نبايد سبب تفريط و افراط شود.
گاهى
انسان به كسى علاقه مند است، اما نبايد اين علاقه مندى باعث شود كه تمام واقعيتها
را نسبت به او تغيير دهد. [2] و گاهى با كسى در مسألهاى خصومت
[1]. قال على بن الحسين 8: ... إِيَّاكَ وَ
مُصَاحَبَهَ الْقَاطِعِ لِرَحِمِهِ فَإِنِّى وَجَدْتُهُ مَلْعُوناً فِى كِتَابِ
اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِى ثَلَاثَهِ مَوَاضِعَ: قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجلَّ:
(فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ وَ
تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ أُولئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ
أَعْمى أَبْصارَهُمْ) (محمد، آيه 22 و 23) و قَالَ: (الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ
اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ وَيَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ
وَ يُفْسِدُونَ فِى الْأَرْضِ أُولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَهُوَلَهُمْ سُوءُ
الدَّارِ) (رعد، آيه 25)، وَ قَالَ فِى الْبَقَرَهِ: (الَّذِينَ يَنْقُضُونَ
عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِمِيثاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ ماأَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ
يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِى الْأَرْضِ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُون) (بقره، آيه 27).
(كافى، ج 2، ص 374) از دوستى با كسى كه از بستگان بريده و قطع رحم كرده است
بپرهيز؛ زيرا در سه آيه از قرآن نفرين شده است. خداى عزوجل فرموده است: الف: شما
منافقان اگر [از فرمان خدا و اطاعت قرآن] روى بگردانيد اميد داريد كه در زمين
فساد و قطع رحم كنيد؟ همين منافقان هستند كه خدا آنان را لعن كرده است و گوش و
چشمشان را كر و كور گردانيد (تا به جهل و شقاوت بميرند). (محمد، آيه 22 و 23) ب:
آنان كه پس از پيمان بستن (با خداوند و رسول) عهد خداوند را مىشكنند و آنچه را
خدا به پيوند آن امر كرده قطع مىكنند و در زمين فساد و فتنه بر مىانگيزند. نصيب
اينها لعن (خداوند) و منزلگاه عذاب سخت دوزخ است. (رعد، آيه 25) ج: كسانى كه عهد
خداوند را پس از محكم بستن مىشكنند و رشتهاى را كه او امر به پيوند آن كرده
مىبرند و در ميان اهل زمين فساد مىكنند، ايشان به حقيقت زيانكارهستند. (بقره،
آيه 27)
[2]. عن أميرالمؤمنين (ع): عَيْنُ الْمُحِبِّ
عَمِيَّهٌ عَنْ مَعَايِبِ الْمَحْبُوبِ وَ أُذُنُهُ صَمَّاءُ عَنْ قُبْحِ
مَسَاوِيهِ. (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص 478) ديده عاشق، عيبهاى معشوق ومحبوب
را نمىبيند و گوش او، زشتى بديهاى او را نمىشنود؛ يعنى دوستى، چنان چشم و گوش
دوست را مىگيرد كه عيبهاى دوست خود را نمىبيند و گويى چشم او از ديدن آنها كور
است و هر گاه زشتى بديهاى او را بگويند، نمىشنود چنانكه گويى گوش او از شنيدن
آنها كر است، پس هر گاه كسى بخواهد از عيبها و بديهاى خود خوب آگاه شود از كسى
سؤال كند كه دوست او نباشد و همچنين اگر بخواهد از خوبى و بدى كسى مطلع شود احوال
او را از غير دوست او سؤال كند.
-
مَنْ عَشِقَ شَيْئاً أَعْشَى بَصَرَهُ وَ أَمْرَضَ قَلْبَهُ فَهُوَ يَنْظُرُ
بِعَيْنٍ غَيْرِ صَحِيحَهٍ وَ يَسْمَعُ بِأُذُنٍ غَيْرِ سَمِيعَه. (نهج البلاغه، خ
109، ص 159) كسى كه عاشق چيزى شود چشم خود را نابينا و قلب خود را بيمار كرده است.
چنين كسى با چشمى بيمار مىنگرد و با گوشى ناشنوا مىشنود،
اسم الکتاب : اخلاق فاضل المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 104