اسم الکتاب : رساله توضيح المسائل - ط امير العلم المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 405
مسأله
1752: كسى كه انسان ضامن بدهى او مىشود بايد بدهكار باشد، پس اگر كسى
بخواهد از ديگرى قرض كند، تا وقتى قرض نكرده انسان نمىتواند ضامن او شود.
مسأله
1753: در صورتى انسان مىتواند ضامن شود كه طلبكار و بدهكار و جنس بدهى
همه معيّن باشد پس اگر دو نفر از كسى طلبكار باشند و انسان بگويد: من ضامن هستم كه
طلب يكى از شماها را بدهم، چون معيّن نكرده كه طلب كدام را بدهد ضامن شدن او باطل
است. و نيز اگر كسى از دو نفر طلبكار باشد و انسان بگويد: من ضامن هستم كه بدهى
يكى از آن دو نفر را بتو بدهم، چون معيّن نكرده كه بدهى كدام را مىدهد ضامن شدن
او باطل مىباشد. و همچنين اگر كسى از ديگرى مثلًا ده من گندم و صد تومان پول
طلبكار باشد و انسان بگويد: من ضامن يكى از دو طلب تو هستم و معيّن نكند كه ضامن
گندم است يا ضامن پول بنابر احتياط واجب صحيح نيست.
مسأله
1754: اگر طلبكار، طلب خود را به ضامن ببخشد، ضامن نمىتواند از بدهكار
چيزى بگيرد و اگر مقدارى از آن را ببخشد، نمىتواند آن مقدار را مطالبه نمايد.
مسأله
1755: اگر انسان ضامن شود كه بدهى كسى را بدهد، نمىتواند از ضامن شدن خود
برگردد.
مسأله
1756: ضامن و طلبكار مىتوانند شرط كنند كه هر وقت بخواهند ضامن بودن ضامن
را به هم بزنند.
مسأله
1757: هرگاه انسان در موقع ضامن شدن، بتواند طلب طلبكار را بدهد اگر چه
بعد فقير شود، طلبكار نمىتواند ضامن بودن او را بهم بزند و طلب خود را از بدهكار
اوّل مطالبه نمايد، و همچنين است اگر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد ولى طلبكار
بداند و به ضامن شدن او راضى شود.
مسأله
1758: اگر انسان در موقعى كه ضامن مىشود، نتواند طلب طلبكار را بدهد و
طلبكار در آن وقت نداند و بعد ملتفت شود، مىتواند ضامن بودن او را بهم بزند. ولى
اگر پيش از آن كه طلبكار ملتفت شود، ضامن قدرت پيدا كرده باشد، چنانچه بخواهد ضامن
بودن او را بهم بزند اشكال دارد.
مسأله
1759: اگر كسى بدون اجازه بدهكار ضامن شود كه بدهى او را بدهد نمىتواند
اسم الکتاب : رساله توضيح المسائل - ط امير العلم المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 405