سپاس
و ستايش خداى راست، «آنچه خداوند بخواهد (همان است) و هيچ توانى جز از سوى
خداوند، نيست». مرگ زيبايى فرزندان آدم است. هم چون زيبايى گلوبندى كه به گردنِ
دوشيزهاى است. واله و شيداىِ ديدارِ پدران و نياكانم هستم، همچون شوق و شيدايى
يعقوب به ديدار يوسف. براى من شهادتگاهى فراهم شده كه بايد به سوى آن بروم.
مىبينم كه گرگهاى بيابانها ميان «نواويس و كربلا» بند بندِ مرا از هم جدا كرده
و شكمهاى تهى خود را از پيكر من سير مىسازند. از آن روزى كه به قلم قضا نوشته
شده است گريزى نيست. روشِ ما خاندان محمّد صلى الله عليه و آله خشنودى و رضاى خداى
را جستن است (رضاى ما رضاى خداست). در بلاها و پيش آمدهاى ناخوشايند، استقامت
مىورزيم و شكيبايى داريم و پاداشِ ما، كه پاداش شكيبايان است، خواهد رسيد. قرابت
و خويشاوندى با رسول خدا صلى الله عليه و آله كه چون پودِ جامه به آن حضرت پيوسته
است از وى جدا نمىمانَد؛ بلكه همگى، در بهشت (خطيرة القدس)، براى او فراهم گردد و
ديدگان پيامبر صلى الله عليه و آله بدانها روشن شود و خداى بدانها وعده خود را
راست گرداند. من بامدادان از مكّه بيرون خواهم شد
[1]. نفس الهموم، ص 163؛ ملهوف، ص 126؛ مثير
الاحزان، ص 41؛ كشف الغمّة، ج 2، ص 29؛ بحار الانوار، ج 44، صص 366 و 367.
اسم الکتاب : پاسداران وحى المؤلف : فاضل لنكرانى، محمد الجزء : 1 صفحة : 233