هريك
از شما دوست دارد كه به راهِ من باشد (همراه من با حسين عليه السلام بيايد)، بسيار
مناسب و به موقع است و هر كه به راهِ من نيايد، بداند كه اين آخرين ديدار من با
او، خواهد بود.
رازى
در دل دارم كه ناگزير براى شما بازگو مىكنم در «بلنجر» در نبردِ با كافران، به
يارى خداوند بر آنان پيروز شديم و غنيمتهاى بسيارى به دست آورديم. سلمان باهلى [2] گفت: آيا از اين كه در اين جنگ پيروز
شده و غنيمت بسيار به دست آوردهايد، شاد و مسروريد؟ گفتيم: آرى. گفت: آيندهاى در
پيش رو داريد كه در كنار جوانان خاندانِ محمّد صلى الله عليه و آله در راه هدفِ
بزرگترى با دشمن مىجنگيد و غنيمتهاى بسيار نصيبتان خواهد شد و شادمانى و
سرورتان بسى بيشتر خواهد بود. آن گاه زهير پس از افشاى اين راز، به همراهانش گفت:
«من اكنون از شما جدا مىشوم و شما را