است. به اعتقاد برخى روان شناسان، اين نوع بيمارى، از
پيچيدهترين بيمارىهاى روحى محسوب مىشود. از اين رو، در صد موفقيت اين نوع
معالجات نسبت به بيماران اختلال هويت جنسى، بسيار كم است. بنابراين، روشهاى ديگر
مورد توجه قرار مىگيرد.
روش دوم- هورمون درمانى: اين روش به صورت مستقل و يا به صورت روش تكميلى در كنار
روش اول و روش سوم مورد توجه قرار مىگيرد. پزشكان با تقويت هورمون جنسيتى كه
علايم آن در بدن شخص ظاهر است، تلاش مىكنند كه بين بدن و روان او توافق و هماهنگى
ايجاد نمايند. علاوه بر اين، اين روش مى تواند در تمييز غالبيت جنسيتى بر جنسيت
ديگر در دو جنسى (خنثاى بدنى) نيز استفاده شود؛ زيرا در دو جنسى نيز قبل از برداشت
علايم يكى از دو جنسيت، بايد براى پزشك جراح، اثبات شود كه بقاى علايم كدام جنسيت
براى شخص مناسبتر و مفيدتر است و هورمون درمانى مىتواند در تشخيص جنسيت مناسب به
جراح كمك نمايد. [1] روش سوم- انجام جراحى تغيير جنسيت: در اين روش شخص به جنسيتى ملحق مىشود كه در نتيجه آزمايشات براى پزشك متخصص،
هماهنگى و توافق آن نسبت به بدن و روان شخص بيشتر است. در نتيجه، در اين روش
علايم جنسى بدنى ترا جنسيتى (ترانس سكشوال) برداشته مىشود و براى او علايم مصنوعى
جنسيتى درست مىشود كه او به آن جنسيت ملحق شده است.
ضمناً انجام جراحى تغيير جنسيت در دو جنسىها نيز مورد توجه
پزشكان جراح است. در اين حالت، مميزى يكى از دو جنس نامناسب نسبت به وضع و تمايلات
روانى شخص برداشته مىشود و علايم بدنى جنسيت مناسب جايگزين مىگردد.