كه به زن يا مرد ملحق است [1]، كه
گاه از آن به خنثاى واضح ياد مىشود.
[2] در تعريف خنثاى غيرمشكل چنين گفته شده است:
خنثاى غير مشكل عبارت از شخصى است كه به وسيله امارات و
قرائن- كه قانونگذار الهى براى تشخيص در نظر گرفته است- حكم مىشود كه وى از گروه
مردان است، يا به واسطه همين امارات و قرائن شرعى حكم مىشود كه وى زن است. پس اين
خنثى، خنثاى مشكل نخواهد بود؛ چون اساساً به وسيلة امارات و علائم، جنسيت وى قابل
تشخيص خواهد بود و اشكال جنسيت برطرف خواهد شد. [3]
بند سوم: اقسام خنثاى غير مشكل
با توجه به توضيحاتى كه گذشت، خنثاى غير مشكل، دو قِسم است:
1.
خنثاى مؤنث: هرگاه در خنثى، حالت زنى بر حالت مردى غالب
باشد، چنين خنثايى را «خنثاى مؤنث» يا «خنثاى انثى» نامند. به عبارت ديگر، خنثاى
مؤنث آن دوجنسى است كه به زن ملحق شده است. مانند: نداشتن ريش، حمل، حيض، رقت منى،
برآمده نبودن استخوان حلقوم، خروج پيشاب از آلت زنى.
2. خنثاى مذكر: هر
گاه در خنثى، حالت مردى بر حالت زنى غلبه داشته باشد،
چنين كسى را «خنثاى مذكر» نامند. به عبارت ديگر، خنثاى مذكر
آن دو جنسى است كه به مردان ملحق شده است. [4] تقسيم بندى فوق، اگر چه از سوى برخى اصحاب لغت
بيان شده است، ولى مورد تأييد فقيهان اسلامى نيز هست، هر چند در كلمات فقيهان
اسلامى به صراحت درباره آن
[3]. ميرزا حسن
بجنوردى، القواعد الفقهية، ج 2، ص 54- 55: «أنّ الخنثى غير المشكل عبارة عمّن يحكم
عليه بأنّه من الرجال بواسطة الأمارات التى جعلها الشارع امارة التشخيص او يحكم
عليها بانّها من النساء ايضاً بواسطة الامارات التى جعلها الشارع امارة كونها
مرأة، فهذا ليس بمشكل، لانّه بالتشخيص بواسطة الامارات يرتفع الاشكال».