«لوضعه ...» بيان و تفسير است براى تضييع
النطفه، يعنى تضييع حرام آن است كه نطفه را در غير محلّ حلال و آنچه خداوند بدان
امر كرده، قرار دهند.
فتواى
متأخّرين از فقهاء نيز چنين است كه تضييع نطفه- به مثل عزل- حرمتى ندارد.
بنا
بر اين، حال كه با قطع نظر از اين روايت مىدانيم كه عزل حرام نيست، پس به اين
قرينه مىتوان گفت روايت در مقام بيان آن است كه قرار دادن يا وضع نطفه در غير
محلّى كه خداوند بدان امر كرده، موجب تشديد مجازات و حدّ بوده و حرمتى شديد دارد.
مطلب
دوم: وضع نطفه در غير محلّ حلال به چه معناست؟
وضع
نطفه مطلق است، چه با زنا صورت بگيرد و چه با دستگاه و تلقيح مصنوعى. نطفه مرد، به
هر ترتيب كه در رحم زن اجنبيّه قرار گيرد حرام بوده و مشمول اين روايت مىشود.
با
در نظر گرفتن اين دو مطلب، روايت مذكور دلالت دارد بر حرمت شكل دوّم تلقيح مصنوعى
و عدم جواز آن.
مناقشه
استدلال به روايت
در
پاسخ به اين استدلال دو وجه را بيان مىكنيم:
وجه
اوّل: اين روايت در مقام بيان مسئلهاى حقوقى و وضعى از نظر شدّت و ضعف
حدّ است، نه بيان حكمى تكليفى محض، گرچه منشأ ازدياد و شدّت حدّ شرعى يك حرمت
مضاعفى است. امّا بحث ما در بيان حكم تكليفى حليّت يا حرمت تلقيح مصنوعى است. بنا
بر اين، به نظر مىرسد روايت مذكور ارتباطى با مقام ما نداشته باشد.