اين
ديدگاه بر آن است كه نسب حقيقتى شرعى و اصطلاحى خاص دارد. صاحبان آن، بر اساس برخى
مستندات و دلايل، معتقدند كه نسب در اسلام مفهومى خاص دارد و براى تعيين نسب بايد
نظر شرع را جويا شد، پس در بحثهايى مثل تلقيح مصنوعى، نمىتوان ديدگاه عرف را
ملاك و معيار براى تشخيص نسب قرار داد.
مستند
ديدگاه دوم
مستندات
و دلايل اصلى اين ديدگاه بر دو محور زير دور مىزند:
الف.
نفى نسب از ولد الزنا
يكى
از مسلّمات فقه شيعه آن است كه شارع مقدس، ولد الزنا را منتسب به هيچ يك از پدر و
مادرش نمىداند و به اصطلاح، نسب او را نفى كرده است.
محقّق
نجفى در اين باره مىفرمايد:
وكيف
كان فلا يثبت النسب مع الزنا إجماعاً بقسميه، بل يمكن دعوى ضروريته، فضلا عن دعوى
معلوميّته من النصوص أو تواترها فيه [1].
به
هر حال، نسب با زنا ثابت نمىشود، دليل آن هر دو قسم اجماع است، بلكه امكان دارد
ادعاى ضرورى بودن اين مطلب بشود، چه رسد به اينكه معلوم بودن آن را بخواهيم با
روايات يا تواتر آنها در اين باره، به اثبات برسانيم.