اسم الکتاب : سلفى گرى در آيينه تاريخ المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 136
1 . احمد بن حنبل كه همه سلفيان با تفاوتهايى كه دارند، او را پيشواى خود مى دانند، خروج بر حكومتهاى منحرف را جايز نمى دانستند و او در يكى از رساله هاى خود، چنين مى نويسد:
وظيفه ما شنيدن و پيروى كردن از فرمانهاى حاكمان است، خواه نيكوكار باشند يا بدكار تا آنجا كه مى نويسد: هركس از اطاعت حاكمى كه مردم، فرمانروايى او را با طيب نفس يا به زور پذيرفته اند، بيرون برود، و بر خلاف او قيام كند، رشته وحدت را گسسته و اگر بميرد، مرگ او مرگ جاهليت است.[1]
2 . ابوالحسن اشعرى (م324) اصول عقايد احمد را در فزون از 50 بند تنظيم كرده در بند 35 چنين مى نويسد:
بايد از خدا خواست به زمامداران صلاح و پايدارى بخشد، آن گاه كه از آنان كجى ظاهر گشت، خروج با شمشير برآنها، ضلالت و گمراهى است.[2]
3 . ابوالحسين ملطى (م377) كه به تنظيم عقايد اهل حديث پرداخته دراين مورد مى گويد: شكيبايى زير پرچم سلطان دادگر و يا ستمگر يكى از اصول ماست و نبايد با اميران جائر به نبرد برخاست و بر روى آنان شمشير كشيد.[3]
[1] ابوزهره، تاريخ المذاهب الاسلامية، 2/322، به نقل از يكى از رساله هاى احمد. [2] اشعرى: مقالات الاسلاميين، ص 320-325 . [3] ابوالحسين ملطى، التنبيه و الرد، ص 12 .
اسم الکتاب : سلفى گرى در آيينه تاريخ المؤلف : سبحانى، شیخ جعفر الجزء : 1 صفحة : 136