responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 76

جاى ديگر قرار دهند، و باور نمى كردم)خلافت را از من دور سازند! تنها چيزى كه مرا ناراحت كرد، اجتماع مردم در اطراف فلانى (ابوبكر) بود كه با او بيعت كنند. (وقتى كه چنين وضعى پيش آمد) دست نگه داشتم تا اين كه باچشم خود ديدم گروهى از اسلام بازگشته و مى خواهند دين محمد (صلى الله عليه وآله)را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را يارى نكنم، بايد شاهد نابودى و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براى من از محروم شدن از خلافت و حكومت بر شما بزرگ تر بود، چرا كه اين بهره دوران چند روزه دنيا است كه زائل و تمام مى شود، همان طور كه «سراب» تمام مى شود و يا ابرها از هم مى پاشند. پس در اين پيشامدها به پا خاستم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و دين پابرجا و محكم گرديد».[1]

همچنين امام در نخستين روزهاى خلافت خود طى خطبه اى اين موضوع را يادآورى نمود. «عبدالله بن جناده» مى گويد: من در نخستين روزهاى زمام دارى على(عليه السلام) از مكه وارد مدينه شدم، ديدم همه مردم در مسجد پيامبر دور هم گردآمده اند و انتظار ورود امام را مى كشند، ناگهان على(عليه السلام) در حالى كه شمشير خود را حمايل كرده بود، از خانه بيرون آمد، ديده ها به سوى او خيره شد، او در مسند خطابه قرار گرفت و سخنان خود را پس از حمد و ثناى خداوند چنين آغازكرد:

«هان اى مردم! آگاه باشيد روزى كه پيامبر گرامى از ميان ما رخت


[1] فوالله ما كان يلقى فى روعى و لا يخطر ببالى ان العرب تزعج هذا الأمر من بعده(صلى الله عليه وآله) عن اهل بيته، و لا انهم منحوه عنى من بعده فما راعنى الا انثيال الناس على فلان يبايعونه، فامسكت يدى حتى رأيت راجعة الناس قد رجعت عن الإسلام، يدعون الى محق دين محمد(صلى الله عليه وآله)فخشيت ان لم انصر الإسلام و اهله ان ارى فيه ثلما او هدما تكون المصيبة به علىّ اعظم من فوت و لايتكم التى انّما هى متاع ايام قلائل، يزول منها ماكان، كما يزول السراب، او كما يتقشع السحاب، فنهضت فى تلك الاحداث حتى زاح الباطل و زهق و اطمأنَّ الدين و تنهنه.
(نهج البلاغه، صبحى صالح، نامه 62 و نيز الغارات، ج1، ص 306 با اندكى تفاوت در الفاظ)
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 76
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست