responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 572

ولى در همه اين بحث ها و مناظرات علمى، حضرت جواد (در پرتو علم امامت) با پاسخ هاى قاطع و روشن گر، هرگونه شك و ترديد را در مورد پيشوايى خود از بين مى برد و امامت خود و نيز اصل امامت را تثبيت مى نمود. به همين دليل بعد از او در دوران امامت حضرت هادى (كه او نيز در سنين كودكى به امامت رسيد)، اين موضوع مشكلى ايجاد نكرد، زيرا ديگر براى همه روشن شده بود كه خردسالى تأثيرى در برخوردارى از اين منصب خدايى ندارد.

مناظره با يحيى بن اكثم[1]

وقتى «مأمون» از «طوس» به «بغداد» آمد، نامه اى براى حضرت جواد(عليه السلام)فرستاد و امام را به بغداد دعوت كرد. البته اين دعوت نيز مثل دعوت امام رضا به طوس، دعوت ظاهرى و در واقع سفرى اجبارى بود.

حضرت پذيرفت و بعد از چند روز كه وارد بغداد شد، مأمون او را به كاخ خود دعوت كرد و پيشنهاد تزويج دختر خود «اُمّ الفضل» را به ايشان كرد.

امام در برابر پيشنهاد او سكوت كرد.[2] مأمون اين سكوت را نشانه رضايت حضرت شمرد و تصميم گرفت مقدمات اين امر را فراهم سازد.

او در نظر داشت مجلـس جشـنى تشكـيل دهـد، ولى انتشار اين خبر در بين بنى عباس انفجارى به وجود آورد: بنى عباس اجتماع كردند و با لحن


[1] يحيى يكى از دانشمندان نامدار زمان مأمون، خليفه عباسى بود كه شهرت علمى او در رشته هاى گوناگون علوم آن زمان زبانزد خاص و عام بود. او در علم فقه تبحر فوق العاده اى داشت و با آن كه مأمون، خود از نظر علمى وزنه بزرگى بود، ولى چنان شيفته مقام علمى يحيى بود كه اداره امور مملكت را به عهده او گذاشت و با حفظ سمت، مقام قضاء را نيز به وى واگذار كرد. يحيى علاوه بر اين ها، ديوان محاسبات و رسيدگى به فقرا را نيز عهده دار بود. خلاصه آن كه تمام كارهاى كشور اسلامى پهناور آن روز زير نظر او بود و چنان در دربار مأمون تقرب يافته بود كه گويى نزديك تر از او به مأمون كسى نبود.
اما متأسفانه يحيى، با آن مقام بزرگ علمى، از شخصيت معنوى برخوردار نبود. او علم را براى رسيدن به مقام و شهرت و به منظور فخرفروشى و برترى جويى فراگرفته بود. هر دانشمندى به ديدار او مى رفت، آن قدر از علوم گوناگون از وى سؤال مى كرد تا طرف به عجز خود در مقابل وى اقرار كند!
[2] در مورد ازدواج امام جواد، در صفحات آينده توضيح خواهيم داد.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 572
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست