responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 505

آن حضرت واگذار نمايد.

امام(عليه السلام) از پذيرفتن اين پيشنهاد به شدت امتناع كرد.

فضل بن سهل با شگفتى مى گفت: خلافت را هيچ گاه چون آن روز بى ارزش و خوار نديدم، مأمون به على بن موسى(عليه السلام) واگذار مى نمود و او از قبول آن خوددارى مى كرد.[1]

اين گفتوگوها دو ماه طول كشيد.[2]

مأمون كه شايد خوددارى امام را از پيش حدس مى زد گفت:

حالا كه اين طور است، پس وليعهدى را بپذير!

امام فرمود: از اين هم مرا معذور بدار.

مأمون ديگر عذر امام را نپذيرفت و جمله اى را با خشونت و تندى گفت كه خالى از تهـديـد نـبود. او گفت:

«عمـر بن خطاب وقتى از دنيا مى رفت شورا را در ميان 6 نفر قرار داد كه يكى از آن ها اميرالمؤمنين على(عليه السلام) بود و چنين توصيه كرد كه هركس مخالفت كند، گردنش زده شود!.. شما هم بايد پيشنهاد مرا بپذيرى، زيرا من چاره اى جز اين نمى بينم»! [3]

او از اين هـم صريح تر امام(عليه السلام) را تهديد و اكراه نمود و گفت:

همواره برخلاف ميل من پيش مى آيى و خود را از قدرت من در امان مى بينى. به خدا سوگند اگر از قبول پيشنهاد ولايتعهد، خوددارى كنى تو را به جبر وادار به اين كار مى كنم، و چنان چه باز هم تمكين نكردى، به قتل مى رسانم!![4]


[1] على بن عيسى اربلى، همان كتاب ج3، ص66; شيخ مفيد، الإرشاد، ص 310; فتال نيشابورى، روضة الواعظين، ص 248.
[2] صدوق، عيون اخبار الرضا، ج1، ص 161.
[3] شيخ مفيد، همان كتاب، ص310; على بن عيسى، همان كتاب، ج3، ص65; طبرسى، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص333; فتال نيشابورى، همان كتاب، ص 248.
[4] صدوق، علل الشرايع، ج1، ص 226; فتّال نيشابورى، روضة الواعظين، ص247.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 505
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست