responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 419

خـدا عمويم زيد را رحمت كند، هرگاه پيروز مى شد (بـه قـرار خـود) وفـا مى كرد، عمويم زيد مردم را به رهبرى شخص برگزيده اى از آل محمد دعوت مى كرد، و آن شخص منم![1]

در روايتى ديگر از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه درباره زيد فرمود:

خدا او را رحمت كند، مرد مؤمن و عارف و عالم و راستگويى بود، اگر پيروز مى شد، به عهد خود وفا مى كرد و اگر قدرت و حكومت را به دست مى آورد، مى دانست آن را به چه كسى بسپارد.[2]

خبر شهادت زيد و يارانش در مدينه اثرى عميق و ناگوار داشت و بيش از همه امام صادق(عليه السلام) از اين واقعه متأثر بود. پس از شهادت زيد چنان غم و غصه امام صادق(عليه السلام) را فرا گرفته بود كه هرگاه نام كوفه و زيد به ميان مى آمد، بى اختيار اشك از چشمان حضرت سرازير مى شد و با جمله هايى جان سوز و تكان دهنده توأم با تكريم و احترام عميق نسبت به عموى شهيد خود و ياران فداكار وى، خاطره شهادت او را گرامى مى داشت.

يكى از دوستان امام ششم به نام «حمزة بن حمران»، مى گويد:

روزى محضر امام صادق(عليه السلام) شرفياب شدم، حضرت از من پرسيد:

اى حمزه از كجا مى آيى؟

عرض كردم: از كوفـه.

امام تا نام كوفه را شنيد، به شدت گريه كرد، به طورى كه صورت مباركش از اشك چشمش خيس شد. وقتى كه من اين حالت را مشاهده كردم، از روى تعجب عرض كردم:

ـ پسر پيغمبر! چه مطلبى شما را چنين به گريه انداخت؟

ـ امام، با حالتى حزن انگيز و چشمان پر از اشك، فرمود:


[1] تسترى، همان كتاب، ص566.
[2] طوسى، همان كتاب، ص285. مرحوم كلينى نيز حديث مشابهى در اين زمينه با سند ديگر در روضه كافى نقل كرده است. (ص 264، ح381).
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 419
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست