responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 413

ـ پس مهلت بدهيد امروز توقف نمايم.

ـ يك ساعت هم مهلت ممكن نيست![1]

به دنبال اين جريان، زيد همراه عده اى از مأموران يوسف، كوفه را به سوى مدينه ترك گفت و چون مقدارى از كوفه فاصله گرفتند، مأموران برگشتند، و زيد را تنها گذاشتند...

در كوفـه

ورود زيد به عراق جنب و جوشى به وجود آورده و جريان او با هشام همه جا پيچيده بود. اهل كوفه كه از نزديك مراقب اوضاع بودند، به محض آن كه آگاه شدند زيد روانه مدينه شده است، خود را به او رساندند و اظهار پشتيبانى نموده گفتند: در كوفه اقامت كن و از مردم بيعت بگير، يقين بدان صد هزار نفر با تو بيعت خواهند نمود و در ركاب تو آماده جنگ خواهند بود، در حالى كه از بنى اميه فقط تعداد معدودى در كوفه هستند كه در نخستين حمله تار و مار خواهند شد.

زيد كه سابقه بىوفايى و پيمان شكنى مردم عراق را در زمان حضرت اميرمؤمنان، امام مجتبى و امام حسين(عليهم السلام) فراموش نكرده بود، چندان به وعده هاى آنان دلگرم نبود، ولى در اثر اصرار فوق العاده آنان از رفتن به مدينه صرف نظر كرده به كوفه بازگشت و مردم گروه گروه با او بيعت نمودند به طورى كه فقط از اهل كوفه بيست و پنج هزار نفر آماده جنگ شدند.

پيكار بزرگ

از طرف ديگر يوسف بن عمرو، تجمع نيروهاى ضد اموى پيرامون زيد را مرتباً به هشام گزارش مى داد.

هشام كه از اين امر به وحشت افتاده بود، دستور داد يوسف بى درنگ به سپاه


[1] ابن واضح، همان كتاب، ج3، ص67 68.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 413
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست