responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 407

رفت و آمد داشتند، گردن مى زدند.[1]

امام ياران خود را از نزديكى و همكارى با دربار خلافت باز مى داشت. روزى يكى از ياران امام پرسيد: برخى از ما شيعيان گاهى دچار تنگ دستى و سختى معيشت مى گردد و به او پيشنهاد مى شود كه براى اين ها (بنى عباس) خانه بسازد، نهر بكند (واجرت بگيرد)، اين كار از نظر شما چگونه است؟ امام فرمود: من دوست ندارم كه براى آن ها (بنى عباس) گرهى بزنم يا درِ مشكى را ببندم، هرچند در برابر آن پول بسيارى بدهند، زيرا كسانى كه به ستم گران كمك كنند، در روز قيامت در سراپرده اى از آتش قرار داده مى شوند تا خدا ميان بندگان حكم كند.[2]

امام، شيعيان را از ارجاع مرافعه به قُضات دستگاه بنى عباس نهى مى كرد و احكام صادر شده از محكمه آن ها را شرعاً لازم الإجرا نمى شمرد. امام هم چنين بـه فقيهان و محـدثان هشـدار مى داد كـه بـه دستگاه حكومـت وابسـته نشوند و مى فرمود: فقيهان اُمَناى پيامبرانند، اگر ديديد به سلاطين روى آوردند (و با ستمكاران دمساز و همكار شدند) به آنان بدگمان شويد و اطمينان نداشته باشيد.[3]

روزى ابوجعفر منصور به امام صادق(عليه السلام) نوشت: چرا مانند ديگران نزد ما نمى آيى؟

امام در پاسخ نوشت: ما (از لحاظ دنيوى) چيزى نداريم كه براى آن از تو بيمناك باشيم و تو نيز از جهات اُخروى چيزى ندارى كه به خاطر آن به تو اميدوار گرديم. تو نه داراى نعمتى هستى كه بياييم به خاطر آن به تو تبريك بگوييم ونه خود را در بلا و مصيبت مى بينى كه بياييم به تو تسليت دهيم، پس چرا نزد تو بياييم؟!


[1] طوسى، اختيار معرفة الرجال (معروف به رجال كشّى)، تحقيق: حسن مصطفوى، ص282.
[2] شيخ حر عاملى، وسائل الشيعة، ج12، ص 129.
[3] حيدر، اسد، الإمام الصادق والمذاهب الأربعة، ج3 ـ4، ص 21 (به نقل از حلية الأولياء).
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 407
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست