responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 391

بسـازند، بر اسـب سـوار شوند، و دخترى عرب حتى از بيابان نشينان بى نام و نشان را به همسرى بگيرند، و اگر احياناً چنين كارى مخفيانه انجام مى گرفت، طلاق و جدايـى را بر آن زن و تازيانه و زنـدان را بر مرد تحميل مى كردند. حكومت و قضاوت و امامت نيز همه جا مخصوص عرب بود و هيچ غيرعربى به اين گونه مناصب و مقامات نمى رسيد. اصولاً عرب اموى را اعتقاد بر اين بود كه براى آقايى و فرمانروايى آفريده شده است و كار و زحمت، مخصـوص موالـى است. اين گونه برخورد نسبت به موالى، يكى از بزرگ ترين علل سقوط آنـان به دسـت ايـرانيـان به شمار مى رود. در جريان انقلاب برضد امـويـان، عباسيان از ايـن عوامل براى بدنام ساختن آنان و تحريك مردم استفاده مى كردند، ولى در ميان آن ها اثر دو عامل از همه بيش تر بود، اين دو عامل عبارت بودند از: تحقير موالى و مظلوميت خاندان پيامبر.

عباسيان از اين دو موضوع حداكثر بهره بردارى را كردند و در واقع اين دو، اهرم قدرت و سكوى پرش عباسيان براى نيل به اهدافشان به شمار مى رفت.

نامه هاى سران نهضت عباسى به امام صادق(عليه السلام)

ابومسلم پـس از مرگ «ابراهيم امام» (رهبر آن روز عباسيان) بـه حضرت صادق(عليه السلام) پيشنهاد قبول بيعت كرد و طى نامه اى چنين نوشت: «من مردم را به دوستى اهل بيت دعوت مى كنم، اگر مايل هستيد كسى براى خلافت بهتر از شما نيست».

امام در پاسخ نوشت:

«ما اَنْتَ مِنْ رجالى وَ لا الزَّمانُ زَمانى»:نه تو از ياران منى و نه زمانه، زمانه من است.[1]

هم چنين «فضل كاتب» مى گويد: روزى نزد امام صادق(عليه السلام) بودم كه نامه اى از ابومسلم رسيد، حضرت به پيك فرمود: «نامـه تـو را جوابـى نيـست، از نزد مـا بيرون شو» .[2]


[1] شهرستانى، الملل و النحل، تحقيق: محمد سيد گيلانى، ج1، ص 154.
[2] كلينى، الروضة من الكافى، ص 274; مجلسى، بحارالأنوار، ج47، ص297.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 391
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست