اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى الجزء : 1 صفحة : 347
اشعار را گرفت و در بزم هاى شبانه دربار خلافت، به جاى قصائد حماسى شُعرا و داستان هاى جنگى، ساز و آواز رايج گرديد.
هشام بن عبدالملكهشام; مردى بخيل، خشن، جسور، ستمگر، بى رحم و سخنور بود[1]. او در جمع آورى ثروت و عمران و آبادى مى كوشيد و در زمان خلافتش بعضى از صنايع دستى رونق يافت; لكن از آن جا كه وى شخصى بى عاطفه و سخت گير بود، در دوران حكومت او، زندگى برمردم سخت شد و احساسات و عواطف انسانى در جامعه روبه زوال رفت و رسم نيكوكارى و تعاون برچيده شد، به طورى كه هيچ كس نسبت به ديگرى دلسوزى و كمك نمى كرد![2]
نفوذ عناصر فاسد و منحرف
«سيد اميرعلى»، مورخ و دانشمند معروف، وضع اجتماعى سياسى آن روز جامعه اسلامى را به خوبى ترسيم نموده اخلاق و رفتار هشام را به نحو روشنى تشريح مى كند:
«با مرگ يزيد دوم، خلافت به برادرش هشام رسيد; لكن خلافت او زمانى استقرار يافت كه آشوب ها و نهضت هاى داخلى را سركوب نمود و آتش جنگ هاى خارجى را خاموش ساخت، زيرا در آن زمان، از طرف شمال، قبايل تركمن و خزر به دولت مركزى فشار وارد مى آوردند، و در شرق، رهبران عباسى مخفيانه سرگرم فراهم ساختن مقدمات براى درهم شكستن پايه هاى حكومت اموى بودند. در داخل كشور نيز آتش خشم و كينه خوارج، كه مردمى دلير و بى باك بودند، شعلهور شده بود.
در اين كشمكش ها، بهترين جوانان عرب، يا در جنگ هاى داخلى كشته
[1] ابن واضح، تاريخ يعقوبى، ج3، ص 70.
[2] مسعودى، مروج الذهب، ج3، ص 205.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى الجزء : 1 صفحة : 347