responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 339

دوره زمانى فترت نقل حديث

در هر حال سياست منع نشر حديث تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز(99ـ 101هـ.) تداوم يافت. او; اين بدعت را از ميان برداشت و دانشمندان را به نقل و تدوين حديث تشويق كرد و طى بخشنامه اى نوشت: ببينيد آن چه از حديث رسول خدا هست، بنويسيد، زيرا بيم آن دارم كه علم تباه شود و دانشمندان (ناقلان حديث) از دنيا بروند[1] به نقل بخارى، او نامه اى به اين مضمون به ابى بكر بن حزم نوشت: بنگر آن چه از حديث رسول خدا هست، آن را بنويس، زيرا من بيم دارم كه علم تباه شود و دانشمندان (محدثان) از دنيا بروند، و جز حديث پيامبر پذيرفته نمى شود....[2]

اما چنان كه اشاره شد چون زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز بيش از دو سال نبود، در زمان او كار مهمى صورت نگرفت و تنها آغاز كار بود. نخستين كسى كه پس از فرمان عمر بن عبدالعزيز احاديث را جمع كرد، محمد بن مسلم بن شهاب زُهْرى بود.[3] اما در واقع رواج مجدد نقل و كتابت و تدوين حديث در زمان ابوجعفر منصور دوانيقى، دومين خليفه عباسى صورت گرفت. به گفته ذهبى در زمان او در سال 143هـ علماى اسلام شروع به تدوين حديث و فقه و تفسير كردند. ابن جُريح در مكه كتابى تدوين كرد. مالك در مدينه كتاب «موطّأ» را نوشت. اوزاعى در شام، ابن ابى عَرُوبه و حماد بن سَلَمه و ديگران در بصره، معمر در يمن و سفيان ثورى در كوفه به تدوين و جمع آورى حديث پرداختند، ابن إسحاق كتاب «مغازى» را تأليف كرد، ابوحنيفه فقه و مسائل كلامى را نوشت... در حالى كه پيش از اين، دانشمندان از حفظ سخن مى گفتند يا علم را از جزوه ها و يادداشت هاى صحيح، اما نامرتب نقل مى كردند.[4]


[1] محمد عجاج الخطيب، السنة قبل التدوين، ص 329.
[2] بخارى، همان، كتاب العلم، باب77، ص 114.
[3] مدير شانه چى، كاظم، علم الحديث ودراية الحديث، ص 30.
[4] سيوطى، جلال الدين عبدالرحمن، تاريخ الخلفاء، ص 261.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 339
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست