responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 201

زيرا على او را به ميدان جنگ آورده و باعث قتل او شده است!![1]

داستان «ناقه» و «جمل» و قضيه فضاحت بار خواندن «نماز جمعه» در روز «چهارشنبه»! توسط معاويه نيز مؤيدى ديگر براى اين معنا است .

مسعودى (از مورخان نامدار قرن چهارم)، در فصل مربوط به خلافت معاويه، بحثى پيرامون فريب كارى ها و سياست بازى هاى معاويه، و حمايت هاى شاميان مطرح مى كند و ضمن آن مى نويسد:

بعد از جنگ صفين، مردى عراقى (از قلمرو حكومت على(عليه السلام)) سوار بر شترى، وارد دمشق (مركز حكومت معاويه) شد، يكى از شاميان جلوى او را گرفت و گفت: اين ناقه (شتر ماده) مال من است، و تو آن را در جنگ صفين ربوده اى! عراقى انكار كرد و اختلاف آن دو، بالا گرفت و براى رفع اختلاف، نزد معاويه رفتند. مرد شامى پنجاه نفر شاهد آورد همگى گواهى دادند كه آن ناقه، مال وى است. معاويه حكم صادر كرد كه شتر را از عراقى گرفته تسليم شامى كنند. در اين هنگام صداى عراقى بلند شد و خطاب به معاويه گفت: اصولاً شتر من جمل (نر) است نه ناقه (ماده)! معاويه گفت: چون حكمى است، صادر شده است، نقض نمى شود!

معاويه پس از متفرق شدن طرفين دعوا و شهود، به دنبال مرد عراقى فرستاد و او را احضار كرد، و از بهاى شتر او پرسيد، و دو برابر آن را به وى پرداخت و از او تفقد كرد، و بعد گفت: از قول من به على بگو: با صد هزار نفر از اين گونه افراد به جنگ او مى آييم كه فرق بين ناقه و جمل را نمى فهمند!

مسعودى آن گاه در سلسله حماقت هاى شاميان اضافه مى كند:

«معاويه در راه صفين، نماز جمعه را چهارشنبه خواند»![2]


[1] بلاذرى، احمد بن يحيى، انساب الأشراف، ص317.
[2] مسعودى، مروج الذهب، ج3، ص 31ـ 33.
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 201
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست