responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 141

معاويـه «مُغَيْرَة بن شعبه» را بر كوفـه حاكم ساخت و كار بصره را به «عبدالله بن عامر» واگذاشت و اين شخص كه پس از قتل عثمان آن شهر را ترك گفته بود، به بصره بازگشت. معاويه خود نيز به شام رفت و از دمشق به تدبير كار دولت خويش پرداخت.

مردم عـراق هرگاه به ياد زندگانى در روزگار على(عليه السلام) مى افتادند، اندوهناك مى شـدنـد و از آن سـستى كه در حمايت از على(عليه السلام) نشان داده بـودنـد، اظهار پشيمانى مى نمودند و نيز از صلحى كه ميان ايشان و مردم شام اتفاق افتاده بود، سخت پشيمان بودند. آنان چون به يكديگر مى رسيدند، همديگر را سرزنش مى كردند و از يكديگر مى پرسيدند كه چه خواهد شد و چه بايد كرد؟ هنوز چند سالى نگذشته بود كه نمايندگان كوفه ميان آن شهر و مدينه براى ديدار حسن (بن على) و گفتوگو با او و شنيدن سخنان وى به رفت و آمد پرداختند.[1]

بنابر اين دوران صلـح امام حسن(عليه السلام)، دوران آمادگى و تمرين تدريجى امّت براى جنگ با حكومت فاسد اموى به شمار مى رفت تا روز موعود، روزى كه جامعه اسلامى آمادگى قيام داشته باشد، فرا رسد.

اظهار آمادگى براى آغاز قيام

روزى كه امام حسن(عليه السلام) صلح كرد، هنوز اجتماع به آن پايه از درك و بينش نرسيده بود كه هدف امام را تأمين كند. آن روز هنوز جامعه اسلامى اسير زنجيرهاى آمـال و آرزوهـا بود; آمـال و آرزوهايى كه روح شكست را در آن ها تزريق كرده بود.


[1] حسين، طه، على و دو فرزند بزرگوارش، ترجمه احمد آرام، ص207 .
اسم الکتاب : سيره پيشوايان المؤلف : پيشوايى، مهدى    الجزء : 1  صفحة : 141
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست