اسم الکتاب : قامــوس المعـــارف المؤلف : مدرس تبريزى، محمدعلى الجزء : 1 صفحة : 113
و دور نيست كه در اين مثال، استفهام را بوده و تعليل به قرينه مقال، مفهوم گردد و مثال صحيح: «هيچ رنجى از حسد، بزرگتر نيست; چه مرد حسود، پيوسته از شادى مردم غمناك است».
9) «را»:
صحبتش ار دست داد از گهرين لفظ او *** دامن خود پر كنم هديه اصحاب را
10) «زاى هوّز» كه در گفتار سيّم از آيين اوّل مقدّمه سمت گزارش يافت.
11) «زيرا» كه مشهور است.
12) «كه»: «نوشيروان نمرد كه نام نكو گذاشت».
و امّا «چرا» در اصل، «چه را» بوده و اداتى مستقلّ نباشد و «گار» در «يادگار» هم به معنى فاعليّت بوده و استفاده سببيّت از باب كنايه است.
نمايش سيزدهم در ادوات تشبيه كه به واسطه آن ها شريك و نظير بودن چيزى با چيزى ديگر را در وصف معيّنى افاده نمايند و آن چيز اوّل را مشبّه گفته و آن چيز دويّمى را مشبّه به خوانده و همان وصف معيّن مشترك فيه را وجه شبه ناميده و آن حروفى را كه اين معنى به واسطه آن ها تحقّق مى يابد، ادات تشبيه و آلت تشبيه نامند و آنچه را كه از آن ها به نظر آمده، مرتّباً مى نگارد: