اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 97
نمىبينيم- چيزى كه هست از كوچكترين جزئى كه- در اين نقطه مشاهده مىكنيم- بقيه اجزاء را اندازه مىگيريم- و از نسبت و فواصل اجزاء بزرگترى- و كوچكترى نسبى بدست مىآيد- و البته در اين مرحله اختلاف كيفيات ديگر- از قبيل سايهها و مانند آنها نيز مؤثر است- تا اينجا اختلافات نسبى مؤثر مىباشد- و چون با رؤيتهاى
1-نظريه انطباع- 2-نظريه خروج شعاع- .
صاحبان نظريه انطباع معتقد بودند- كه جليديه عدسى چشم جسمى است- شفاف و صيقلى و آينه مانند- لهذا اگر جسمى در مقابلش قرار بگيرد- نقشى از آن جسم در سطح آن واقع مىشود- و به اين وسيله عمل ابصار محقق مىشود- اين عقيده منسوب به رسطو و پيروانش بود- و از دانشمندان اسلامى محمد بن زكريا رازى - و ابن سينا پيرو اين عقيده بودند- .
صاحبان نظريه خروج شعاع عدسى چشم را- جسمى نير و منبع نور مانند آتش- و خورشيد و ستارگان مىدانستند و معتقد بودند- كه از چشم شعاعى نورانى خارج مىشود- و به جسم مقابل مىخورد و به اين وسيله ابصار محقق مىشود- .
صاحبان اين نظريه دو دسته بودند- بعضى معتقد بودند كه آن شعاع مخروطى است- كه راس آن در چشم- و قاعده آن بر روى جسم مرئى قرار مىگيرد- و گروه ديگر معتقد بودند كه استوانهاى شكل است- و آن سر شعاع كه بر روى جسم مرئى است- دائما مضطرب و در حركت است- اين عقيده منسوب به افلاطون - و جالينوس و پيروان آنها بود- از دانشمندان اسلامى خواجه نصير الدين طوسى - و عدهاى ديگر اين عقيده را پذيرفتهاند- پيروان هر يك از اين دو نظريه بر له- و عليه يكديگر دلائلى ذكر كردهاند- كه در كتب فلسفه مسطور است- و از جمله اشكالاتى كه صاحبان نظريه خروج شعاع- بر صاحبان نظريه انطباع كردهاند- اشكال عدم انطباق بزرگ بر كوچك است- كه در متن اشاره شده- و جوابى هم كه صاحبان نظريه انطباع دادهاند- همان است كه در متن ضمن اشكال بيان شده است- و امروز هم مورد پسند دانشمندان علوم طبيعى است- .
شيخ شهاب الدين معروف به شيخ اشراق - عقيده سومى دارد كه چندان قابل اهميت نيست- و از ذكر آن خوددارى مىكنيم- .
صدر المتالهين فيلسوف شهير اسلامى- عقيده جداگانهاى در باب حقيقت ابصار دارد- اين دانشمند اظهار داشت هيچيك از دو نظريه فوق- بر فرض
اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 97