اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 65
و نيز با تذكر مقدمهاى كه بيان كرديم- روشن مىشود كه براى ابطال مذهب اين طائفه- اگر اطلاق مذهب به دعوى ايشان صحيح بوده باشد- و نقض ادلهشان راههاى بسيارى در دست داريم- زيرا همينكه آنان به سخن درآمده- و شروع به تفهيم و تفهم نمودند- معلومات زيادى را بدون توجه تصديق نمودهاند- متكلم هست مخاطب هست كلام هست- دلالت هست اراده هست و بالاخره تاثير هست- عليت و معلوليت مطلق هست- كه هر يك از آنها در الزام ايشان- و روشن كردن حق كافى است
اينك برخى از شبهات ايده آليسم
[شبهه 1]
ما هر چه دست بسوى واقعيت دراز مىكنيم- بجز ادراك فكر چيزى بدست ما نخواهد آمد- پس بجز خودمان و فكر خودمان چيزى نداريم- و بعبارت ديگر هر واقعيتى كه- به پندار خودمان اثبات كنيم- در حقيقت انديشه تازهاى در ما پيدا مىشود- پس چگونه مىتوان گفت- واقعيتى خارج از خودمان و فكر خودمان داريم- در صورتى كه همين جمله- خودش انديشه و پندارى بيش نيست- .(1)
(1)و بعبارت ديگر راههائى كه بشر- به خيال خود براى رسيدن به واقع فرض كرده- راه رسيدن به واقع نيست- بلكه راه وصول بيك رشته انديشهها و افكار است- .
مثلا انسان از راه حس و مشاهده مستقيم- مىخواهد از عالم آسمانها مطلع شود- و يا از راه تجربه و آزمايش- مىخواهد يك قانون كلى را در طبيعت كشف كند- و يا از راه عقل و فكر- مىخواهد وجود يك حقيقتى را ثابت نمايد- آيا پس از آنكه مدتى پشت تلسكوپ به مشاهده پرداخت- و يا در آزمايشگاه عمليات آزمايشى را انجام داد- و يا مقدار زيادى بمغز خود فشار آورد- آخر كار جز بيك مشت ادراكات- و صور ذهنى كه در حافظه خود جمع نموده- به چيز ديگرى نائل شده است- پس اين راهها كه بشر آنها را- راه رسيدن بواقعيت خارجى مىپندارد- فقط راه وصول بيك رشته افكار و انديشههاى ذهنى است- نه راه وصول به واقع خارجى
اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 65