اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 121
عضو- و گاهى همه بدن فراموش مىشود- ولى خويشتن فراموش شدنى نيست- .
مشاهده مىكند كه از آن دمى كه ميتواند- از روزهاى گذشته خود به ياد آورده- و اين حال شهودى خود را متذكر شود- بايد باين
پيدا مىشوند مانند هيوم انگليسى- كه نه تنها بوجود جوهر مستقل نفسانى ايمان ندارند- بوجود جوهر مادى خارجى- كه عوارض طبيعى حالات او هستند- نيز ايمان راسخ ندارند- زيرا مىگويند احساس و تجربه- فقط ما را بوجود يك سلسله امور- كه عوارض و حالات ناميده مىشوند آگاه مىكنند- اما وجود جوهرى جسمانى كه منشاء حالات طبيعى- و وجود جوهرى نفسانى كه منشاء حالات ضمير- و وجدان باشد دليلى از حس و تجربه ندارند- .
اين گروه نفس را اينطور تعريف مىكنند- مجموعه تصورات پى در پى كه در ذهن پيدا مىشود- ماديون كه قائل باصالت ماده هستند- يعنى ماده را تنها جوهر اصيل مىدانند- و در عين حال اساس معرفت و شناسائى را- احساس و تجربه مىدانند- در باب بيان حقيقت خود يا من از حسيون پيروى كردند- و گفتند كه خود يا نفس- عبارت است از مجموعه افكار و خيالات- و احساسات پى در پى كه براى- يك متشكله مخصوص مادى پيدا مىشود- اينك بهتر است عقيده ماديون را- راجع بحقيقت خود و اينكه اين تصور- از كجا ناشى مىشود از خود آنها بشنويم- .
دكتر ارانى در پسيكولوژى صفحه 104 مىگويد- تاثير عوامل مؤثر فورا از روح معدوم نمىشود- و ما بين تمام تاثيراتى كه بدنبال هم- روح را متاثر مىسازند- بطور كلى يك رشته و رابطه عمومى موجود است- كه فقدان آن باعث بيهوشى روح مىشود- و در حالت طبيعى هشيار بودن روح- بواسطه وجود رابطه كلى- ما بين تمام عناصر و عوامل مؤثر است- و نيز در همان صفحه مىگويد- مفهوم خود بدين ترتيب پيدا مىشود- كه يك مشكله مادى دائما- تاثرات خارجى صوت نور و غيره را مىپذيرد- و اين قضيه باعث مىشود- كه موجود زنده بوجود خود آشنا مىشود- در صفحه 105 مىگويد- دو جنبه خود را بايد از هم تشخيص دهيم- خود مؤثر و خود متاثر- غرض از خود مؤثر عبارت از هيكلى است- كه من آنرا خود مىدانم- و غرض از خود متاثر من خودم هستم- كه از وجود خود اطلاع دارم- خود مؤثر نتيجه جميع شرايطى است- كه آنرا ايجاد نموده است- مانند اجزاء مادى عوامل مؤثر در آن نور
اسم الکتاب : اصول فلسفه و روش رئاليسم المؤلف : العلامة الطباطبائي الجزء : 1 صفحة : 121