اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 166
از
[1] رفتن كفار هندوان كوكهران و گبران ابتر [2] به لوهور آمده
بودند، و خرابي ميكردند ملك قراقش ايشان را دريافت (و) جمله را بدوزخ
فرستاد [ند] و بسلامت بحضرت دهلي آمد. «ملك تعالي اولياي دولت سلطان سلاطين
اسلام (را) منصور، و اعداء ملكش را مقهور داراد، آمين [باد]» [3]حديث فوت (شدن) اكتاي بن چنگيزخان [4]
روايت از سلف چنين رسيده بود رضي اللّه عنهم كه چون خروج ترك باشد، جهان
را تنگ چشمان بگيرند و بلاد عجم و ممالك ايران خراب كنند (و) لشكر ايشان
چون به لوهور رسد [5] دولت آن جماعت روي به نقصان نهد و قوت كفار بعد از
ان كم گردد، دران ايام كاتب اين طبقات [6] منهاج سراج اصلح اللّه حاله
بقدر هفت ساله بود جهت حفظ كلام اللّه بخدمت معلم امام علي غزنوي رحمة
اللّه عليه ميرفت، كه (اين) روايت از وي سماع افتاده است [7] و جماعت
ثقات از امام جمال الدين بستاجي [8] رحمه الله روايت كرد (ها) ند: كه
در شهر بخارا بر (سر) كرسي در اثناي تذكير در عهد دولت اكتاي بسيار گفتي كه
خدايا لشكر مغل را به لوهور زود برسان، تا برسيدند و اين معني ظاهر شد چون
لوهور را فتح كردند در ماه جمادي الاولي سنه تسع و ثلثين و ستمائة دوم روز
از فتح لوهور جماعت روات از تجار خراسان و ما وراء النهر گفتند: كه اكتاي
فوت شد، و از دنيا نقل كرد و بعد از فوت او چند كرت قبايل (مغل) تيغ درهم
گرفتند، و اكابر ملاعين ايشان اعم و اغلب بدوزخ رفتند و تفرقه به قبايل
ايشان راه يافت، و برادرزادگان چنگيزخان كه ايشان پسران او تگيناند [9]
بخدمت آلتون خان چين رفتند و جغتا (ي) و پسران او تمرد آغاز كردند و بسيار
بدست يك ديگر كشته
[1] اصل: و باز رفتن كفار [2] مط و مب: و گبران نيز به [3] كلمات بين «در مب نيست [4] مط و مب: اوكتاي و خراميدن او بدوزخ [5] اصل: رسيد [6] مط و مب: اين حروف [7] مط و مب: ازو سماع افتاده بود. [8] اصل: بستاحي، مط و مب و راورتي، بستاجي، كه در نسخ مط: بستاخي و
نستاخره و در نسخ خطي راورتي: بستاخي بستاقي، استاجي، ستاقي هم آمده [9] مط و مب: كه ايشان را پسران اوتگين ميگويند.
اسم الکتاب : طبقات ناصري(تاريخ ايران و اسلام) المؤلف : سراج جوزجانی، منهاج الدین الجزء : 2 صفحة : 166