responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى    الجزء : 1  صفحة : 17

نياوردى و گويد كه بآسمان برو و بزند كه چرا نرفتى و دانستى كه فعل قبيح بر خدا روا نيست و كيست ظالم تر از كسى كه كفر و معصيت را بر دست و دل و زبان كسى بى‌اختيار او جارى كند و او را ابد الآباد بسبب اين در جهنم بسوزاند و خود در بسيارى جاى از قرآن ميفرمايد كه خدا ظلم‌كننده نيست بر بندگان.

وجه سيم‌ آنكه حقتعالى در مواضع بيشمار از قرآن مدح مقربان بارگاه احديت كرده است بر طاعت و ذم مردودان درگاه عزت نموده است بر كفر و معصيت پس اگر ايشان فاعل خود نباشند مدح و ذم ايشان سفاهت و بى‌خردى خواهد بود و بر خدا محال است و بدان كه در احاديث بسيار وارد شده است كه نه جبر است كه ايشان را بر افعال جبر كرده باشند و نه تفويض است كه ايشان را بخود واگذاشته باشند بلكه امريست ميان دو امر و اكثر گفته‌اند مراد آنست كه خدا جبر نكرده است بنده را و بنده باراده خود حركت كرده است اما اسبابش همه از خدا است مانند اعضا و جوارح و قواى بدنى و روحانى و آلات و ادواتى كه در فعل در كار است از جانب خداست و امر بين الامرين كه در حديث وارد شده است اين است‌ مؤلف گويد كه حق آنست كه مدخليت حق تعالى در اعمال عبيد زياده از اينست زيرا كه هدايات خاصه و توفيقات خدا براى كسى كه مستحق آنها باشد بنيات و اعمال حسنه او دخليست در فعل طاعات و خذلان خدا و واگذاشتن او را دخليست در فعل معاصى اما هيچ يك بحدى نميرسد كه سلب اختيار از او بشود و او مضطر باشد در فعل يا ترك مانند آقائى كه دو غلام داشته باشد و هر دو را بيك فعل مأمور سازد مثل آنكه بهر دو بگويد كه فردا برويد و فلان متاع را هر يك از براى من بخريد و هر يك اين كار را بكنيد صد دينار باو ميدهم نكند ده تازيانه باو ميزنم اگر بهمين اكتفا كند در باب هر دو يكى بكند و يكى نكند آنكه كرده است مستحق صد دينار است و آنكه نكرده است مستحق تازيانه است و اگر يك غلام فرمانبردارتر است و خدمات بيشتر كرده است او را دوستتر ميدارد بعد از آنكه بهر دو آن تكليف ادا كرد و حجت را تمام كرد او را بتنهائى ميطلبد و ملاطفتها و مهربانيها ميكند كه البته فردا آن خدمت را بكن و شب از براى او طعام ميفرستد و الطاف زياده نسبت باين غلام ميكند و فردا اين غلام خدمت را ميكند و او نميكند اگر اين را صد دينار بدهد و او را صد تازيانه بزند كسى او را مذمت نميكند زيرا كه اين غلام نه در كردن مجبور شده است و نه او در نكردن و هر دو باختيار خود كرده‌اند و حجت آقا بر هر دو تمام است اين قدر مدخليت حق سبحانه و تعالى‌

اسم الکتاب : حق اليقين المؤلف : علامه مجلسى    الجزء : 1  صفحة : 17
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست