responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : روضة الشهداء المؤلف : کاشفی، ملا حسین    الجزء : 1  صفحة : 266

را اختيار كنى تو دانى گفت بگو گفت: اگر ملك و سلطنت مى‌خواهى و به جاه و جلال ميل دارى، و مطلوب تو استيفاى لذّت و معاشرت است يزيد را اختيار كن، و اگر جوانى زاهد و مردى با حسن جمال، و متّقى مى‌خواهى، عبد اللّه مناسب است. و اگر در دنيا حسن خلق و لطافت خلق و در آخرت نجات از نيران و وصول به درجات جنان، و همنشينى فاطمه زهرا و ساير أهل بيت در روضه رضوان مى‌طلبى، اينك حسين، چه من از رسول (صلى اللّه عليه و آله) شنودم كه فرمود: هر زنى كه در حبالۀ حسين درآيد و مساس او را دريابد، آتش دوزخ بر وى حرام گردد، و اگر مى‌خواهى كه عروس فاطمۀ زهرا و خديجۀ كبرى باشى خادم حرم حسين شو. خاتون زمانى فكر كرد و گفت: امّا مال و جاه دنيا فانيست، و آنچه خداى مرا عطا كرده تا آخر عمر من، بس است، و اگر جوانى و جمالست اينها زود به پيرى و بيمارى زايل مى‌شود، امّا خدمت أهل بيت دولت أبدى و سعادت سرمدى است، پس ابو موسى به حكم وكالت او را با إمام حسين (عليه السلام) عقد بست، و آن نيك بخت دنيا و آخرت ملازمت پيشواى دو جهان اختيار فرمود.

آن بنده‌اى كه خدمت او اختيار كرد او را خداى در دو جهان بختيار كرد
و چون اين خبر به شام رسيد عداوت حسين در دل يزيد زياده گرديد، و گفت ما چندين مكر و حيله كرديم تا آن زن از حبالۀ ابن زبير بيرون آمد، و حسين او را عقد كرده حرمت ما نگاه نداشت، و چون اين عداوتهاى فرعى علاوۀ عداوت اصلى گشت كمر عداوت و هلاكت حسين به ميان عزيمت بسته، به تدبيرات اشتغال نمود تا آن نهال حديقۀ رسالت و ذريّت او در كربلا از تشنگى پژمرده گشت، و حالا آب از چشمۀ چشم دوستان و محبّان مى‌طلبد.

دائم ز جوى ديدۀ ما آب، مى‌رود بهر نهال تشنۀ صحراى كربلا
اى دل فغان برآر كه درمانده گشته است شهزادۀ دو كون به غمهاى كربلا

اسم الکتاب : روضة الشهداء المؤلف : کاشفی، ملا حسین    الجزء : 1  صفحة : 266
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست