اسم الکتاب : فرهنگ قرآن المؤلف : امامی، عبدالنبی الجزء : 1 صفحة : 97
علی
بن ابراهیم با اسنادش تا محمّد بن مسلم، و او گوید: به امام باقر علیه
السّلام گفتم: آیا هارون برادر پدری و مادری موسی بود؟ آن بزرگوار فرمود:
آری، «اما تسمع یقول:" یبنومّ لا تأخذ بلحیتی و لا برأسی".»: آیا نشنیدی که
(هارون به موسی) میگوید: ای پسر مادرم! (موهای) ریش و (موهای) سرم را
نگیر. گفتم: کدامیک از آن دو از لحاظ سن بزرگتر بودند؟ آن بزرگوار فرمود:
هارون. گفتم: آیا وحی بر هردوی آنان نازل میشد؟ فرمود: وحی بر موسی نازل
میگردید و موسی به هارون وحی را میگفت. گفتم: درباره احکام، قضا، امر و
نهی درباره آن دو نفر به من خبر بدهید. آن بزرگوار فرمود: موسی با
پروردگارش مناجات مینمود و علم را مینوشت و در میان بنی اسرائیل به قضاوت
میپرداخت، و هارون زمانی که موسی در غیبت از قومش، برای مناجات به سر
میبرد، جانشین او بود. گفتم کدامیک قبل از دیگری بدرود حیات گفت؟ فرمود:
هارون پیش از موسی رحلت کرد و هر دو در تیه وفات یافتند. گفتم: آیا برای
موسی فرزندی بود؟ فرمود: خیر. فرزند برای هارون و فرزندان او بود. [1] ابن
جمعه عروسی در تفسیر نور الثقلین فی قوله تعالی: «قالُوا أَ إِنَّکَ
لَأَنْتَ یُوسُفُ قالَ أَنَا یُوسُفُ وَ هذا أَخِی»، [2] از کتاب کمال
الدین و تمام النعمه، حدیثی را ذکر میکند که ما در اینجا تنها ترجمه آن را
بیان میکنیم: سدیر گوید: شنیدم ابا عبد اللّه، امام صادق علیه السّلام،
میفرمود: «فی القائم شبه من یوسف علیه السّلام.»: در حضرت قائم مشابهتی با
یوسف علیه السّلام است. گفتم: گویا میخواهید خبری را از او یا درباره
غیبت او برایم بفرمایید؟ پس آن حضرت برایم فرمود: آنچه را این امت از آن
(مسأله غیبت) انکار میکنند، شباهتی به خنازیر؛ یعنی درد گلو، دارد؟
برادران یوسف علیه السّلام، نوادگان و فرزندان پیامبران بودند که یوسف علیه
السّلام را اجیر کردند و او را فروختند، و آنان برادر او بودند و او برادر
آنان بود، پس او را نشناختند تا خود او برای آنان گفت: «أَنَا یُوسُفُ
...»، بنابراین، آنچه را این امت انکار [1]. برهان، ص 279. ابن جمعه عروسی قسمت آخر این حدیث را در نور الثقلین، ج 1، ص 608، حدیث 118، آورده است. [2]. یوسف/ 90.
اسم الکتاب : فرهنگ قرآن المؤلف : امامی، عبدالنبی الجزء : 1 صفحة : 97