اسم الکتاب : فرهنگ قرآن المؤلف : امامی، عبدالنبی الجزء : 1 صفحة : 654
به
خاطر آن است که «خطاب»، همان گفتگوهای طرفین نزاع است، و «فصل»، به معنای
قطع و جدایی است، و میدانیم، گفتگوهای صاحبان نزاع، هنگامی قطع خواهد شد
که داوری صحیح بین آنها بشود؛ لذا این تعبیر به معنای قضاوت عادلانه آمده
است. [1] همینطور فی قوله تعالی: «وَ لَمَّا جاءَ عِیسی بِالْبَیِّناتِ
قالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَ لِأُبَیِّنَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی
تَخْتَلِفُونَ فِیهِ»، [2] تفسیر فرموده: هنگامی که عیسی علیه السّلام با
در دست داشتن بینات (معجزات و آیات الهی) آمد، گفت: من برای شما حکمت
آوردهام و آمدهام تا بعض اموری را که در آن پیوسته اختلاف دارید، برای
شما تبیین کنم. به این ترتیب، سرمایه عیسی علیه السّلام، «بینات»؛ یعنی
آیات الهی و معجزات، بود که از یک سو، حقانیت او را تبیین میکرد، و از سوی
دیگر، حقایق مربوط به مبدأ و معاد و نیازهای زندگی بشر را. در این
عبارت، حضرت مسیح علیه السّلام محتوای دعوت خود را حکمت توصیف میکند، و
میدانیم، ریشه اصلی حکمت، به معنای «جلوگیری کردن از چیزی به منظور اصلاح
آن» است، و سپس به تمام عقاید حق و برنامههای صحیح زندگی که انسان را از
هرگونه انحراف در ایمان و عمل باز میدارد و به تهذیب نفس و اخلاق او
میپردازد، اطلاق شده است، و به این ترتیب، حکمت، در اینجا معنای وسیعی
دارد که هم حکمت علمی را میگیرد، و هم حکمت عملی را. این حکمت، علاوه بر
اینها هدف دیگری نیز به دنبال دارد، و آن، برطرف ساختن اختلافاتی است که
وجود آنها نظام جامعه را به هم میریزد، و مردم را سرگردان و بیچاره
میکند، و لذا حضرت مسیح علیه السّلام در متن سخنانش روی این مسأله تکیه
مینماید. [3] همچنین فی قوله تعالی: «حِکْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ
النُّذُرُ»، [4] فرموده: این آیات، حکمت بالغه الهی است، و اندرزهایی است
عمیق و رسا، امّا این اندرزها، برای این افراد لجوج مفید نیست، و به حال
آنها سودی ندارند. [5] [1]. تفسیر نمونه، ج 19، ص 240. [2]. زخرف/ 63. [3]. تفسیر نمونه، ج 21، ص 103. [4]. قمر/ 4. [5]. تفسیر نمونه، ج 23، ص 21.
اسم الکتاب : فرهنگ قرآن المؤلف : امامی، عبدالنبی الجزء : 1 صفحة : 654