اسم الکتاب : فرهنگ قرآن المؤلف : امامی، عبدالنبی الجزء : 1 صفحة : 326
تا
اینکه بعضی از شما نسبت به بعضی دیگر به سلامت باشند. سلام و سلم و سلم؛
یعنی صلح، قال: «وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْکُمُ السَّلامَ
لَسْتَ مُؤْمِناً»، و گفتهاند این آیه درباره کسی نازل شده که بعد از
اقرار به اسلام و درخواست صلح، کشته شده است. اسلام داخل شدن در سلم است.
اسلام در شرع دو نوع است: یکی، اسلام بدون ایمان است و آن اقرار به زبان
است که با آن، مانع از ریختن خونش شود؛ خواه با این اقرار، اعتقاد در او
حاصل باشد و خواه حاصل نباشد، و در گفته حق تعالی: «قالَتِ الْأَعْرابُ
آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا»، همین معنا قصد
شده است. دوّم، اسلام فوق ایمان است، و آن، همراه با اقرار به زبان،
اعتقاد به قلب، وفای با فعل و تسلیم شدن برای خدای متعال باشد در همه آنچه
حتم نموده و تقدیر کرده است؛ همچنان که از ابراهیم علیه السّلام در این سخن
حق تعالی: «إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ
الْعالَمِینَ» ذکر شده و قوله تعالی: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ
الْإِسْلامُ»، و قوله: «تَوَفَّنِی مُسْلِماً»، یعنی مرا از کسانی قرار بده
که تسلیم شدن برای رضای تو را طلب نمودند، و این سخن حق تعالی: «إِنْ
تُسْمِعُ إِلَّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیاتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ»،* و قوله:
«لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ. إِلَّا عِبادَکَ مِنْهُمُ
الْمُخْلَصِینَ»،* یعنی مطیعان برای حق و اعترافکنندگان به او، و قوله:
«یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُوا»، یعنی کسانی از انبیا
که از پیامبران اولو العزم نبودند، آنان مطیعان امر الهی بودند که به امر
خدای متعال هدایت کرده و به شرایع عمل مینمودند. سلّم؛ یعنی چیزی که با
امید به سلامت، شخص را به مکان بلندی میرساند، و پس از آن اسم قرار داده
شده برای وسیلهای که فرد را به چیز رفیع برساند (به معنای نردبان). [1] فخر
الدین در مجمع البحرین فی قوله تعالی: «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ
قالُوا سَلاماً»، فرموده: گفتاری که در آن سالم باشند؛ بدین معنا که نه
تجاوزی در کار باشد، و نه گناهی، و قوله: «إِلَّا قِیلًا سَلاماً سَلاماً»،
یعنی بعضی به بعضی سلام میگویند، و قوله: «یا نُوحُ [1]. مفردات، ص 247- 245.
اسم الکتاب : فرهنگ قرآن المؤلف : امامی، عبدالنبی الجزء : 1 صفحة : 326