راغب در مفردات در تبیین معنای برّ فرموده: برّ، خلاف بحر بوده و از آن،
توسّع متصور، است. برّ به معنای توسّع در کار خیر، از آن مشتق شده، و آن،
گاه منسوب به خدای تعالی است، مانند: «إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ»، و
آنجا که منسوب به خدای تعالی شود، به معنای ثواب خواهد بود، و گاه هم به
بنده نسبت داده میشود؛ مانند: «برّ العبد ربّه.» هرجا که این واژه به بنده
نسبت داده شود، به معنای توسّع در طاعت بوده و بر دو نوع است: توسّع در
اعتقاد، و توسّع در اعمال. درباره واژه ابرار هم فرموده: قال تعالی:
«إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی نَعِیمٍ»،* و قال: «کَلَّا إِنَّ کِتابَ
الْأَبْرارِ لَفِی عِلِّیِّینَ»، و قال فی صفة الملائکة: «کِرامٍ
بَرَرَةٍ». بنابراین واژه برره در قرآن کریم اختصاص به ملایکه دارد؛ از آن
جهت که رساتر از واژه ابرار است. برره جمع برّ و ابرار جمع بارّ است و برّ
رساتر از بارّ میباشد؛ چنانکه عدل رساتر از عادل است. [5] فخر الدین
در مجمع البحرین در اینباره فرموده: قوله تعالی: «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِی
نَعِیمٍ»،* ابرار، اولیاء خدا هستند که در دنیا مطیع فرامین اویند، و
قوله: «کِرامٍ بَرَرَةٍ»، برره، جمع برّ به کسر باء، به معنای توسّع در
احسان و فزونبخشی است. [6] شیخ عبد اللطیف کازرانی در مصباح در
اینباره گفته است: برّ به کسر؛ یعنی خیر، و برّ به فتح؛ یعنی فضل، و بارّ؛
یعنی کثیر البرّ، و جمع آن ابرار و برره است. اخبار، در اطلاق