3- رواياتى
كه در مورد افراد خاصّى است كه امام عليه السلام مصلحت ديده تا براى تشويق يا
مقاصد ديگر آنها را معاف كند. مانند «حكم بن علبا اسدى» كه خدمت امام باقر عليه
السلام رسيد در حالى كه خمس مال خود را آورده بود، حضرت آن را پذيرفت و به او
بخشيد [2] زيرا شرايط آن شخص چنان بوده كه حضرت مصلحت ديدند
او را از خمس معاف دارند.
4- رواياتى
كه مضمون آن نشان مىدهد كه خمس بخشيده شده ولى با دقت در آن روشن مىشود كه منظور
از آن خمس نيست بلكه «اراضى انفال» است. [3]
5- رواياتى
كه سند يا دلالت آنها ضعيف است.
بنابراين از
مجموع آنچه گفتيم چنين نتيجه مىگيريم كه هيچ گونه دليل قابل قبولى براى معاف بودن
عموم افراد از خمس در دست نيست، و آنها كه چنين ادّعا مىكنند در حقيقت مطالعه
دقيقى روى اين روايات نداشتهاند، وگرنه با توجّه به تقسيمبندى بالا روشن مىشود
روايتى كه مضمون آن معاف بودن عموم افراد از خمس بوده باشد، وجود ندارد.
[1]. وسائل الشيعه، ج 6، ح 8، باب 4 از ابواب
انفال