مىكند درحالى كه قلب منافق و كافر مملو از اين اخلاق سوء است، زيرا هنگامى كه
قلب با اطاعت الهى نورانى شد تمام اين ظلمات از آن زايل مىشود، و در جنبههاى
ظاهر نيز خداوند مسلمانان را برترى و فتح و پيروزى و نصر و ظفر مىبخشد. [1]
***
سوّمين آيه مورد بحث كه بخش كوچكى از طولانىترين آيه قرآن (آيه 282 بقره) است بعد از يك
سلسله دستورات گوناگون مىفرمايد: «تقواى الهى پيشه كنيد و خداوند به شما تعليم
مىدهد».
«قرطبى» در تفسير خود مىگويد: اين يك وعده الهى است كه هركس تقوا پيشه كند خدا به او
تعليم مىدهد، يعنى در قلبش نورى قرار مىدهد كه آنچه به او القا مىشود درك
مىنمايد. [2]
هرگز معناى اين سخن آن نيست كه ما به سراغ تحصيل علم و دانش نرويم و بگوييم
تقوا و تهذيب نفس كافى است، همانگونه كه بعضى از صوفيه يا افراد منحرف ديگرى
مانند آنها گفتهاند، بلكه هدف آن است كه تقوا زمينه را براى كسب علم و دانش
راستين آماده مىكند، درست مانند سرزمين شيرين و آمادهاى براى پاشيدن هرگونه بذر.
درست است كه در اين آيه، جمله «اتَّقُوا
اللَّه» و جمله «يُعَلِّمُكُمُ اللَّه» به صورت شرط و
جزا ذكر نشده است و همين سبب گرديده كه بعضى استفاده رابطه علم و تقوا را از اين
آيه انكار كنند، ولى قرار گرفتن اين دو در كنار يكديگر بدون شك بىحساب نيست، و
اشارهاى است به رابطه اين دو با يكديگر، زيرا در غير اين صورت انسجام جملههاى
آيه زير سؤال خواهد رفت.
***
در چهارمين و آخرين آيه بار ديگر رابطه تقوا و معرفت به وضوح نشان داده