قلب و روح آدمى همچون آينهاى است كه گاه بر اثر غبار معصيت و زنگار اخلاق
سوء، هيچ حقيقتى را منعكس نمىكند، ولى هنگامى كه با آب توبه اين گرد و غبار شسته
شد، و زنگارها به وسيله تهذيب نفس زدوده گشت و دل صيقل يافت، حقيقت در آن پرتو
افكن مىشود، و صاحب آن محرم اسرار الهى مىگردد، و پيامهايى را كه گوش نامحرمان
از شنيدن آن محروم است مىشنود.
احاديث زير مىتواند گواهى بر اين معنا باشد:
1- در حديثى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مىخوانيم: «لَوْلا أَنَّ الشَّياطِيْنَ يَحُومُونَ الى قُلُوبِ
بَنِى آدَمَ لَنَظَرُوا الى الْمَلَكُوتِ؛ اگر
شياطين دلهاى فرزندان آدم را احاطه نكنند مىتوانند به جهان ملكوت نظر افكنند». [1]
2- در خبر ديگرى از همان حضرت صلى الله عليه و آله و سلم آمده است:
«لَيْسَ الْعِلْمُ بِكَثْرَةِ
التَّعَلّمُ، وَإنَّما الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فى قَلْبِ مَنْ
يُحِبُّ، فَيَنْفَتِحُ لَهُ، وَيُشاهِدُ الْغَيْبَ، وَ يَنْشَرِحُ صَدْرُهُ
فَيَتَحَمَّلُ الْبَلا، قِيل يا رَسُوْلَ اللَّهِ وَ هَلْ لِذلِكَ مِنْ عَلامةٍ؟
قالَ صلى الله عليه و آله و سلم التَّجافِىُ عَنْ دارِ الْغُرُورِ، وَالإِنابَةُ
إِلَى دارِ الْخُلُودِ، وَالْاسْتِعْدادُ لِلِمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ؛
«علم (حقيقى) به كثرت تعلم نيست، بلكه
نورى است كه خداوند در قلب كسانى كه دوست دارد مىافكند، و به دنبال آن درهاى قلب
گشوده مىشود، و غيب را مىبيند، سينه او گشاده مىگردد، و در برابر بلا و آزمون
الهى مقاوم مىشود، كسى گفت: اى رسول خدا! اين نشانهاى دارد؟ فرمود: نشانهاش
بىاعتنايى به دنيا، و توجه به آخرت، و آمادگى براى مردن (با اعمال صالح) قبل از
نزول آن است». [2]
3- در نهجالبلاغه در توصيف كسانى كه حجت خدا بر مردم در زمينند چنين آمده
است: