مىدانيم احساسات و ادراكاتى ديده مىشود كه براى ما قابل درك نيست، همه
مىدانيم، مدتى قبل از وقوع زلزله بسيارى از حيوانات بوسيله حس مرموزى كه ما از آن
بىخبريم كاملًا با خبر مىشوند، حالت اضطراب به آنها دست مىدهد، گاهى دست جمعى
فرياد مىكشند، و صداى دلخراشى كه حكايت از حادثه ناگوارى كه در شرف تكوين است
مىكند، سر مىدهند، گاه بندها را پاره كرده، فرار مىكنند، در حالى كه حتى زلزله
سنجهاى دقيق ما اثرى از آن زلزله را هنوز ثبت نكرده است!
يا اينكه پارهاى از حيوانات وضع هوا را از ماهها قبل پيش بينى مىكنند، و
خانهها و لانههاى خود را بر وفق آن مىسازند، و آذوقههاى لازم را تهيه مىكنند،
مثلًا اگر زمستان سخت و بسيار سردى در پيش باشد يكنوع واكنش نشان مىدهند كه موافق
آن است و اگر كم باران و كم سرماست واكنش ديگر!
حركت دست جمعى پرندگان مهاجر و پيمودن مسافتى طولانى از منطقه استوايى به
مناطق قطبى، يا از منطقه قطب به منطقه استوا كه گاه حتى شبها در هواى ابرى به اين
حركت ادامه مىدهند در حالى كه هيچ انسانى بدون وسايل دقيق راهيابى حتى نمىتواند
يك صدم آن راه را طى كند، و حركت شب پردهها در تاريكى كامل شب، و عبور از
لابهلاى موانع زيادى، و پيدا كردن شكارهاى خود در تاريكى و ظلمت مطلق، و احياناً
در زير امواج آب! و امثال آن، مطالبى است كه براى ما انسانها باور كردنش بسيار
مشكل است در حالى كه علم آنها را ثابت كرده است.
وجود اين واقعيتها كه علم و تجربه و مشاهده از آن پرده برداشته، نشان مىدهد
كه آنها درك و شعور مرموزى دارند كه ما از آن بىبهرهايم، البتّه راه يافتن به
جهان اسرارآميز حواس حيوانات براى ما ممكن نيست ولى با اين حال واقعيتى است كه
نمىتوان آن را انكار كرد. [1]
با اينكه حواس حيوانات جنبه مادى و طبيعى دارد، نه ماوراء طبيعى ما از