؛ از گمان بپرهيزيد كه گمان بدترين دروغ است». [2] كسى خدمت امام صادق عليه السلام رسيد و عرض
كرد:
«إنَّ لي جيراناً وَلَهُم جَوارٍ مُغَنّياتٌ يَتَغَنَّينَ وَيَضرِبنَ بالعُودِ
فَرُبَّما دَخَلتُ الخَلاءَ فَاطيلُ الجُلُوسَ استِماعاً منّي لَهُنَّ قال فقال
أبوعبداللّه عليه السلام: لا تَفعَل فَقال الرّجُلُ: وَاللّهِ ما هو شيءٌ آتيهِ
بِرِجلي إنَّما أسمَعُ بِاذُني فقال أبوعبداللّه عليه السلام: باللّهِ تباركَ
وَتَعالى
فَقالَ الرَّجُلُ كَأَنّي لَم أسمَعها في كتابِ اللّهِ مِن عَجَمىّ وَعَرَبىّ
لا جَرَمَ إنّي قَد
تَرَكتُها وَإنّي أستَغفِرُ اللّهَ
؛ همسايگانى دارم كه كنيزكان خوانندهاى دارد، مىخوانند و مىنوازند و من
گاهى كه براى قضاى حاجت مىروم نشستن خود را طولانىتر مىكنم تا نغمههاى آنان را
بشنوم، در حالى كه براى چنين منظورى نرفتهام. امام صادق عليه السلام فرمود: مگر
گفتار خداوند را نشيندهاى كه مىفرمايد: گوش و چشم و قلب همگى مسؤولند؟ گفت: گويى
هرگز اين آيه را از هيچكس، نه عرب و نه عجم نشينده بودم و اكنون اين كار را ترك
مىگويم و به درگاه خدا توبه مىكنم». [4] در برخى منابع روايى در ذيل اين روايت مىخوانيم كه امام
به او دستور داد برخيز و غسل توبه كن و هرچند مىتوانى نماز بگزار، زيرا كار بسيار
بدى كردى و اگر در آن حال مىمردى مسؤوليّت تو بزرگ بود.
از اين آيات و احاديث روشن مىشود كه اسلام چگونه چشم و گوش انسان را مسؤول
مىشمرَد؛ تا نبيند نگويد، تا نشنود قضاوت نكند و بدون تحقيق و علم و يقين، نه به
چيزى معتقد شود، نه عمل كند و نه به داورى برخيزد.