اسم الکتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 44
رهرو منزل
عشقيم ز سرحد عدم
تا به اقليم وجود اين همه راه آمدهايم
رسيدن از
عدمستان به وجودستان مسافت طولانى را مىطلبد كه در صورت چنين رسيدنى، موجود
سيركننده متكامل شده است، اگر صفر را كه جزو اقليم اعداد نيست با جهشى به اولين
مرحله اعداد يعنى عدد يك رسانيم، به او كمال دادهايم، و اگر به تدريج او را به
بىنهايت رسانيم كه ماوراء ناحيه اعداد است، مراحل مختلف تكامل را طى كرده است، پس
تكامل به تشكيك است، يعنى دو مراتب و صاحب مراحل است كه اين مراحل مابين دو سرحد
عدم و بىنهايت را اشغال كرده است و از اينجا مشخص مىشود كه خداوند ما را با لطف
بىكرانش به اولين سرمنزل كمال يعنى وجود انسانى رسانيد، و سپس ما را در بين عدم
يعنى بىكمالى و بىنهايت يعنى كمال مطلق كه وجود است، رها كرد تا هر كس با اراده
خود وسيله ارسال رسل و انزال كتب در مسابقه كسب كمال شركت كند، و سعى كند تا هرچه
بيشتر اين مراحل را پشت سر گذارد.
و اگر گفته
شود چرا خداوند ما را يك مرتبه به سرحد كمال نرسانيد؟ در جواب مىگوئيم: صدق كمال
و حقيقت آن وقتى تجلى مىكند كه افعال با اراده و اختيار صادر شود نه با جبر و
زور، اگرچه براى اعطاى مرحله اول كمال، خداوند با كسى مشورت نكرد، و بايد اين كمال
اول اجبارى باشد. اگر گفته شود ما اين تكامل را نمىخواستيم و اصلًا ميل نداشتيم
قدم به عرصه وجود گذاريم، تا با اين همه مشكلات روبرو شده و با آنها دست و پنجه
نرم كنيم و آميخته با رنج و درد گرديم كه خودش فرمود: (لَقَدْ
خَلَقْنَا الانسانَ فى كَبَد)[1] و اصلًا مگر
زور بود كه در اين دير خرابآباد آئيم تا بخواهيم به كمال