اسم الکتاب : اخلاق اسلامى در نهج البلاغه( خطبه متقين) المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 39
از بحث منحرف
نشويم، خداوند مجمع صفات ثبوتيه
قادر و عالم و حىّ است و مريد و مدرك
هم قديم و ابدى هم متكلم صادق
نه مركب بود و جسم، نه مرئى نه محلّ
بىشريك است و معانى تو غنى دان خالق
[1] و سلبيه است، او منبع و
سرچشمه همه فضائل است كه: انْ مِن شَىءِ الّا عِندَنا
خَزائِنُهُ[2]: «هيچ شيئى نيست مگر اين كه خزائن و منابع آن نزد
ماست». هيچ علم و قدرتى و هيچ شوكتى و عظمتى و هيچ سطوت و اقتدارى ديده نمىشود
الا اين كه از كانال منبع الهى سرچشمه گرفته است، اگر من هم چيزى دارم از آن
اقيانوس مواج است و از اعطاى او كه در ذيل همين آيه دارد: «وما
نُنَزِّلُهُ الّا بِقَدَر مَعْلُوم»: «و از چيزهايى كه خزائن و
منابع آن نزد
[1]. صفات ثبوتيه صفاتى است كه شائبه نقص و
محدوديتى در آن نيست و عقل از كمالى از كمالات الهيه از مقام ذات او انتزاع كرده،
و براى آن ذات اثبات مىكند، مثل علم و قدرت و اين صفات عين ذات او است و صفات
سلبيه به خلاف ثبوتيه صفاتى است كه در ان شائبه نقص و محدوديتى است، مثل تركيب و
داراى جسم بودن، اينگونه صفات را عقل از ذات الهى سلب مىكند، و با اين توضيح روشن
مىشود، كه صفات ثبوتيه و سلبيه بىنهايت قابل تصور و شمارش است ولى در كتب كلاميه
8 صفت ثبوتى و 7 صفت سلبى را محل بحث قرار دادهاند و اختصاص اين تعداد به خاطر
اختلافاتى است كه بين متكلّمين و علماى علم كلام از فرقهها و مذاهب مختلف بوده
است.
اين 8 صفت
ثبوتى و 7 صفت سلبى را در دو بيت به نظم آوردهاند به اين ترتيب:
قادر و عالم
و حىّ است و مريد و مدرك
هم قديم و ابدى هم متكلم صادق
نه مركب بود و جسم، نه مرئى نه محلّ
بىشريك است و معانى تو غنى دان خالق
در بيت اول
8 صفت ثبوتى است و قديم و ابدى يك صفت شمرده و محسوب مىشوند، در بيت دوم هم 7 صفت
سلبى است و مراد از محل اين است كه خداوند محلّ حوادث نيست و اوصاف او عين ذات او است،
نه اين كه حادث باشند و الا لازم مىآيد تغيّر و محذورات ديگرى كه در كتب كلامى
يادآور شدهاند، مراد از معانى هم اين است كه خداوند داراى معانى و احوال نيست
يعنى صفات او مثل قدرت و علم ما عارض بر ذات نيست، بلكه عين ذات او است و مراد از
غنى يعنى سلب بىنيازى و اين كه خداوند نيازمند و محتاج نيست، معانى بقيه لغات
واضح است، براى اطلاع بيشتر به كتب كلامى و اصول عقايد رجوع شود.