وَالنَّاصِعِ الْحَسَبِ فى ذِرْوَةِ الْكاهِلِ الْأَعْبَلِ، وَالثَّابِتِ الْقَدَمِ عَلى
و آن پاك نسبى كه بر شانه پاكترين و بلندمرتبهترين مرد عالم قرار گرفت، و آن ثابت قدم بر
زَحاليفِها فِى الزَّمَنِ الْأَوَّلِ، وَعَلى الِهِ الْأَخْيارِ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَبْرارِ، وَافْتَحِ
لغزشگاههاى زمان نخست (جاهليّت) و بر خاندان نيك برگزيده نيكوكار، خدايا درهاى
اللهُمَّ لَنا مَصاريعَ الصَّباحِ بِمَفاتيحِ الرَّحْمَةِ وَالْفَلاحِ، وَالْبِسْنِى اللهُمَ
صبح را با كليدهاى رحمت و رستگاريت بر ما بگشاى، و خدايا از بهترين جامههاى
مِنْ افْضَلِ خِلَعِ الْهِدايَةِ وَالصَّلاحِ، وَاغْرِسِ اللهُمَّ بِعَظَمَتِكَ فى شِرْبِ
هدايت و رستگارى بر من بپوشان، و خدايا به حقّ بزرگى و عظمتت در آبگاه
جَنانى يَنابيعَ الخُشُوعِ، وَاجْرِ اللهُمَّ لِهَيْبَتِكَ مِنْ اماقى زَفَراتِ الدُّمُوعِ،
دلم چشمههاى فروتنى را قرار ده، و خدايا براى ترس از شكوهت قطرات اشك را از چشمم جارى ساز
وَادِّبِ اللهُمَّ نَزَقَ الْخُرْقِ مِنّى بِازِمَّةِ الْقُنُوعِ، الهى انْ لَمْ تَبْتَدِئْنِى
و خدايا كوتاه فكريم را با مهارهاى قناعت تربيت كن، اى معبود من، اگر به واسطه حسن توفيق،
الرَّحْمَةُ مِنْكَ بِحُسْنِ التَّوْفيقِ، فَمَنِ السَّالِكُ بى الَيْكَ فى واضِحِ الطَّريقِ،
رحمت از ناحيه تو بر من آغاز نشده بود، پس چه كسى مرا در راه روشن و آشكار به سوى تو مىكشاند؟
وَانْ اسْلَمَتْنى اناتُكَ لِقآئِدِ الْأَمَلِ وَالْمُنى، فَمَنِالْمُقيلُ عَثَراتى مِنْ كَبَواتِ
و اگر شكيباييت مرا به دست ميل سركش بسپارد، پس چه كسى لغزشهاى مرا در كنار پرتگاههاى هواى نفس
الْهَوى، وَانْ خَذَلَنى نَصْرُكَ عِنْدَ مُحارَبَةِ النَّفْسِ وَالشَّيْطانِ، فَقَدْ وَكَلَنى
مىبخشد؟ و اگر در هنگام نبرد با نفس و شيطان، مرا از ياريت نااميد كنى، به يقين
خِذْلانُكَ الى حَيْثُ النَّصَبِ وَالْحِرْمانِ، الهى اتَرانى مآ اتَيْتُكَ الَّا مِنْ
نااميد كردنت مرا به دست رنج و ناكامى سپارد، اى معبود من، تو مىدانى آمدنم به درگاهت
حَيْثُ الْامالِ، امْ عَلِقْتُ بِاطْرافِ حِبالِكَ الَّا حينَ باعَدَتْنى ذُنُوبى عَنْ
فقط به خاطر آرزوهايم است يا چنگ زدنم به ريسمانت فقط در زمانى است كه گناهان مرا از ارتباط
دارِ الْوِصالِ، فَبِئْسَ الْمَطِيَّةُ الَّتِىامْتَطَتْ نَفْسى مِنْ هَواها، فَواهاً لَها لِما
با تو دور سازد، پس چه بد مركبى است مركب هواى نفس، پس واى بر اين نفس
سَوَّلَتْ لَها ظُنُونُها وَمُناها، وَتَبّاً لَها لِجُرْاتِها عَلى سَيِّدِها وَمَوْليها، الهى
كه گمانها و آرزوها آن را وسوسه كرده و مرده باد اين نفس به خاطر گستاخيش بر آقا و مولايش، اى معبود من،