اسم الکتاب : قاعده لاضرر، ترجمه القواعد الفقهية المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 222
مهمّى مىبيند، اساساً دليلى بر جواز آن نداريم. و همانگونه كه از
احوال عقلا و اعتبارات آنها در اين امور مشخص مىشود؛ اينگونه تصرفات خارج از
حدود سلطه عرفى عقلايى در باب اموال است.
و وجه آن اين است كه سلطنت مالك بر مالش، اعتبارى همانند ساير
اعتبارات عقلايى است كه حدود معلومى دارد كه از آن تجاوز نمىكند، و هر كس از آن
تجاوز كند از محدوده اعتبارات عقلا خارج شده است. مثلا دكان [1] آهنگر را
در رديف عطاران بگذارند كه موجب ضرر فاحش بر همسايگان شود. يا خانهاش را
دبّاغخانه بزرگى كند كه همسايگان را بيازارد و كار را بر ايشان سخت كند، به نحوى
كه عادتاً تحمّل آن ممكن نباشد. آيا هيچ عاقلى از اهل عرف چنين كارهايى را تجويز
مىكند، و دايره سلطنت مالك بر مالش را شامل اين كارها هم مىداند!؟
از اين بيان معلوم مىشود كه قاعده سلطنت به خودى خود، مورد چهارم و
حتى مورد سوم از مسائل چهارگانه فوق را در بر نمىگيرد، حتى اگر ادلّه «لا ضرر» هم
وارد نشوند.
اما اگر تصرف مالك در ملكش، با غرض عقلايى و در حدود
[1]. تاج العروس من جواهر القاموس، ج 19، ص 349: (والحانُوتُ
والحانِيَةُ والحاناةُ: الدُّكَّانُ، وجَمْعُ الحانُوتِ الحَوَانِى).
اسم الکتاب : قاعده لاضرر، ترجمه القواعد الفقهية المؤلف : مكارم شيرازى، ناصر الجزء : 1 صفحة : 222