ادامۀ بحث ویرایش را با موضوع جدیدی تحت عنوان گونهها، ابزار و مراحل ویرایش، پیمیگیریم.
گونههای ویرایش
ویرایش، انواع و گونههایی دارد: سیاستسازانه، ساختاری ـ محتوایی، نگارشی، داستانی، ترجمهای، تلخیصی، احیایی و صوری. اکنون به اجمال، هر یک را توضیح میدهیم:
ویرایش سیاستسازانه: نام این کار را به تسامح، ویرایش نامیدهایم، زیرا از قبیل کارهای ویرایشی مصطلح نیست، بلکه ـ همانطور که از نامش پیداست ـ سیاست سازی برای پژوهش و نشر است؛ یعنی فردی با آگاهی از موضوعات پژوهشیِ گذشته و حال، درکِ خلأهای موجود و فهم نیازهای فوری یا دراز مدتِ باسوادان از یکسو و آشنایی با مجموعهای از مؤلفان، مترجمان، ویراستاران، هنرمندان، ناشران و دست اندرکارانِ امور فرهنگی و هنری از سوی دیگر، موضوع یا موضوعاتی را برای پژوهش، نگارش و نشر، پیشنهاد میکند.
وی در واقع با توانها و طرحهای خود، در سیاستسازی نشر و پژوهش، سهیم میشود.
ویرایش ساختاری ـ محتوایی: ویرایشی است که به محتوای اثر و به تناسب، اسکلتبندی و ساختار آن توجه میکند. در این نوع ویرایش، ویراستار به واژهها و عبارتها از جنبۀ ادبی و دستوری کاری ندارد و به نقطه، ویرگول، رسمالخط و پاورقی، اعتنایی نمیکند، بلکه او به درستی یا نادرستیِ محتوای مطالب علمی، تاریخی، دینی و ادبی اثر، شیوۀ استدلال، نحوۀ ورود و خروج، اتقان منابع، تقدیم و تأخّر فصلها و بخشها و مسائلی از این قبیل، اهتمام میورزد.
ویرایش نگارشی و ادبی: نوعی از ویرایش است که یک دستیِ سبک، عبارت پردازیهای صحیح، جملهها و واژههای دستورمند و زیبا را عهدهدار است.
همۀ دقت ویراستار نگارشی در عبارتها، کلمهها و انسجام و پیوند جملهها، حذف سازههای ناهمگون و آوردنِ جایگزینهای بهتر، اصلاح درازنویسیها، حذفِ موارد حشو و مواردی از این قبیل است.
وی در هنگام ویرایش نگارشی به جنبههای صوری از قبیل رسمالخط، پاورقی و امثال آن توجه نمیکند، اما از آن میان، به ویرگول و پاراگرافبندی اهمیت میدهد، زیرا گاهی عبارتها بدون توجه به این دو مورد، درست خوانده نمیشود.
ویرایش ترجمهای: به سلسله کارهایی که کیفیّت متن ترجمه شده را از جنبههای مختلف تضمین کند، ویرایش ترجمهای(مقابله) میگویند. در این نوع ویرایش، ویراستار باید همچون مترجم، زبان مبدأ و مقصد را بداند و از موضوع متن اصلی نیز اطلاع داشته باشد. وی باید بتواند سطر به سطر، متنِ ترجمه شده را با متن اصلی مقابله کند و شیوۀ ترجمه و نحوۀ جملهبندی را از نظر بگذراند، معادلها را کنترل کند و از کیفیت برگردان، اطمینان یابد.
ویرایش داستانی: ویرایشی است که ویراستار در ضمن آن به تکنیکهای مختلف داستاننویسی، شروع و پایان داستان، طرح، پسرنگ، درونمایه و مسائلی از این قبیل توجه میکند، همچنین جملهها و واژهها را متناسب با سبک نگارش و شیوۀ بیان، اصلاح میکند. اسم رمان و داستان، وضع شخصیتها، نام آنها، رفتار و حرکاتشان از نکتههایی است که مورد توجه ویراستار است. در آخر نیز با ویرایش صوری، ظاهر اثر را یک دست و زیبا میسازد.
این نوع ویرایش از یک جهت در مقولۀ ویرایش ساختاری ـ محتوایی و از جهت دیگر در موضوع ویرایش نگارشی میگنجد، اما به دلیل رواج این نوع کار (ویرایش داستان) در میانِ اکثر ناشران و نیز پارهای نکتههای ویژۀ خود، آن را جداگانه آوردهایم.
ویرایش احیایی (تصحیح متون): این نوع ویرایش، همان فنِّ «تصحیح متون» است. آثار مکتوب کهن ما، میراثِ بسیار گرانسنگی است که در مسیر زمان، به تدریج از نظر عبارت و لفظ و نیز محتوا، دچار تعدّد و چندگانگی شده و گاه غلطهای آشکاری در آنها راه یافته و دچار تحریف و تصحیف شده است. خواننده باید به متنِ تحقیق شده تکیه کند و آن را با اطمینان بخواند، از این رو فنِّ تصحیح متون به وجود آمد.
در این نوع ویرایش، مصحّح و ویراستار باید در موضوع اثر، متخصص باشد و با اطلاع از فنون نسخهشناسی و بهرهمندی از ذوق و شمِّ تصحیح، کار ویرایش را سامان دهد.
پس از تصحیح و تحقیق محتوای متن و گاه تعلیق و تحشیه در پاورقی، وی به ویرایشِ صوری و فنی میپردازد و نحوۀ رسمالخط، سجاوندیها و تنظیم پاورقی، تخریج مصادر و نحوۀ تنظیم آنها را انجام میدهد و فهرستهای پایانی را هم تهیه میکند.
ویرایش تلخیصی: این کار، همان فنِّ تلخیص کتاب است که بیشتر با «پیرایش» (کم کردن متن) مرتبط است. تلخیص را در درجۀ اول، کسی میتواند انجام دهد که ویراستار اهل قلم و پژوهش باشد. وی با درک صحیح متن باید بداند که به چه شیوهای آن را خلاصه کند و پس از حذفهای متعدد، چگونه انسجام منطقی مطالب را حفظ نماید و به آن، ساختار ببخشد. ویراستار باید در مواضعی به قلم خود و متناسب با سبک نوشته صفحاتی بنویسد، همچنین درازنویسیها را اصلاح کند و به دستورمند بودنِ جملهها و واژهها و به ظاهر و صورت نوشته، زیبایی و یکدستی ببخشد.
ویرایش صوری(فنی): اصلاحِ ظاهر و صورت اثر را از جنبههای تنظیم و یک دستسازیِ رسم الخط، سجاوندیها، پاورقی، نقلقولها، پاراگرافبندی، کتابنامه، واژهنامه، نمایه، ویرایش صوری یا فنی میگویند.
علت نامگذاری آن به «صوری» آن است که فقط صورت نوشتار را ویرایش میکند، البته گاهی آن را «ویرایش فنی» میگویند، از آن رو که پارهای از اصلاحگریها در این نوع کار، واقعاً فنی است؛ مثل تنظیم نمایه، استفادۀ صحیح از سجاوندیها و امثال آن.
مراحل ویرایش
برای اینکه اثری، خوب از کار درآید، ویراستار باید مراحل منطقی ویرایش را طی کند، در اینجا آن مراحل را یادآور میشویم:
1ـ پذیرش ابتدایی اثر: در مرحلۀ اول، ویراستار اثر را میپذیرد، اما نه برای اینکه کار را شروع و تا آخر ادامه دهد، بلکه برای ارزیابی و برآورد؛ یعنی اینکه موضوع اثر چیست و در چه حجمی است؟ آیا مورد علاقۀ ویراستار هست؟ و... .
در این مرحله، ویراستار کل اثر را به صورت یکجا، خوانا و با ویژگی دستِ نوشت مطلوب، تحویل میگیرد.
2ـ مطالعۀ اثر: این مرحله، بسیار مهم است، زیرا اساساً ویرایش، یعنی رعایت عقل سلیمِ یک کتابخوانِ خوب، پس برای ویراستار شدن باید مطالعه کنندۀ خوبی بود. در این مرحله، ویراستار باید با کتاب مأنوس شود و خود را تسلیم آن کند؛ به این انگیزه که اگر کژی و ناراستی به نظرش رسید، اصلاح نماید. اگر ویراستار در این مرحله به انگیزۀ یادگیری مطالعه کند اشکالهای ویرایشی به ذهنش نمیرسد، زیرا مطالعۀ ویرایشی غیر از مطالعۀ یادگیری است.
در هنگام این نوع مطالعه، ویراستار باید نکتههایی را که به نظرش میرسد و ذهنش به آنها واکنش منفی نشان میدهد، یادداشت کند و کنار صفحه علامت بزند.
آری، هدف از خواندن کتاب (برای ویرایش)، آشنا شدن با سبک و سیاق، پی بردن به شیوۀ بیان مطالب، همچنین تسلط بر کل اثر، پی بردن به نوع ویرایش، پیدا کردنِ مخاطبان اثر و آشنایی با طرح تألیف نویسنده است.
3 ـ انجام دادن نمونۀ ویرایش: پس از مطالعه، باید چند صفحه از اثر را برای «نمونه» ویرایش کرد و آن را به اطلاع پدیدآورنده و ناشر رساند. همین نمونه است که شیوۀ کار را تا پایان مشخص میکند.
4. ارتباط با مؤلف: ارزش کار ویراستار به داشتنِ ارتباط احترامآمیز با نویسنده است. این مهم هنگامی حاصل میشود که ویراستار با نویسنده، دادوستدِ فکری در فهم آنچه مورد نظر اوست و چگونگی سبک و نحوۀ بیانش را داشته باشد.
اساساً ویراستار بدون ارتباط با مؤلف نمیتواند ساختار و محتوا را تغییر دهد و در عبارتها، حذف و اضافهای به عمل آورد. این ارتباط باید به گونهای باشد که مؤلف به فکر، اندیشه و شیوۀ کار ویراستار، اطمینان داشته باشد و پیشنهادهای اصلاحی او را آسان بپذیرد.
5 ـ آغاز ویرایش: پس از پذیرش، مطالعۀ اثر، انجام دادنِ نمونه، آشنایی با مؤلف و مشخص شدنِ سیاست کار، ویرایش اثر آغاز میشود. اگر کتاب به چند نوع ویرایش؛ مثلاً زبانی، صوری و... احتیاج دارد، ابتدا باید کارهای زبانی ـ نگارشی بر روی آن انجام شود و جملهها و عبارتها اصلاح گردد، سپس عملیات صوری مثل اصلاح املا، سجاوندی، تنظیم پانوشت و امثال آن صورت گیرد.
کنترل نقلقولها، آیهها و روایتها از جمله مواردی است که در پایان کار، انجام میشود. در این مرحله است که ویراستار باید مجموعهای از منابع را به صورت کاغذی و یا الکترونیکی در اختیار داشته باشد و در هنگام نیاز، به آنها رجوع کند. قسمتی از ویرایش الکترونیکی در عصر جدید، مربوط به همین منابع و در اختیار داشتنِ رایانه و نرمافزارهای مورد نیاز است.
در هنگام ویرایش، ویراستار باید به زمانبندی ویرایش هم توجه جدی کند، زیرا نویسنده و ناشر، مسلماً زمان خاصی را برای طرح موضوع و یا بازگشت سرمایه در نظر گرفتهاند. بسیاری از کتابها موضوعاتی دارند که در زمانِ خاصی میتوان به اقبال خوانندگان به آنها اطمینان داشت.
6 ـ پس از ویرایش و نشر: اثر، پس از ویرایش برای حروفچینی، نمونهخوانی، صفحهآرایی و سپس طراحی جلد و چاپ به قسمت تولید میرود. در این مراحل نیز ویراستار، همراه کتاب خواهد بود. در مرحلۀ حروفچینی در خصوص نوع حروف، قطع کتاب، اشکالهای احتمالی در هنگام نمونهخوانی و غلطگیری، همچنین دربارۀ طرح روی جلد و شمارگان، با ویراستار مشورت میشود، او باید این مراحل را بداند و دیدگاههای خود را طرح نماید.
پس از نشر، کتاب به دست خوانندگان میرسد و حتماً نقدها و اظهارنظرهایی دربارۀ آن صورت میگیرد، ویراستار باید آنها را جمعآوری کند و با کمک مؤلف، پاسخهایی تهیه نماید یا اگر اشکالها وارد است، در چاپهای بعدی برای اصلاح آنها فکری شود.
* * *
اساساً ویراستار بدون ارتباط با مؤلف نمیتواند ساختار و محتوا را تغییر دهد و در عبارتها، حذف و اضافهای به عمل آورد. این ارتباط باید به گونهای باشد که مؤلف به فکر، اندیشه و شیوۀ کار ویراستار، اطمینان داشته باشد و پیشنهادهای اصلاحی او را آسان بپذیرد.
* * *
ارزش کار ویراستار به داشتنِ ارتباط احترامآمیز با نویسنده است. این مهم هنگامی حاصل میشود که ویراستار با نویسنده، دادوستدِ فکری در فهم آنچه مورد نظر اوست و چگونگی سبک و نحوۀ بیانش را داشته باشد.
* * *
هدف از خواندن کتاب (برای ویرایش)، آشنا شدن با سبک و سیاق، پی بردن به شیوۀ بیان مطالب، همچنین تسلط بر کل اثر، پی بردن به نوع ویرایش، پیدا کردنِ مخاطبان اثر و آشنایی با طرح تألیف نویسنده است.
* * *
ویراستار باید در مواضعی به قلم خود و متناسب با سبک نوشته صفحاتی بنویسد، همچنین درازنویسیها را اصلاح کند و به دستورمند بودنِ جملهها و واژهها و به ظاهر و صورت نوشته، زیبایی و یکدستی ببخشد.
* * *
آثار مکتوب کهن ما، میراثِ بسیار گرانسنگی است که در مسیر زمان، به تدریج از نظر عبارت و لفظ و نیز محتوا، دچار تعدّد و چندگانگی شده و گاه غلطهای آشکاری در آنها راه یافته و دچار تحریف و تصحیف شده است. خواننده باید به متنِ تحقیق شده تکیه کند و آن را با اطمینان بخواند، از این رو فنِّ تصحیح متون به وجود آمد.
* * *
همۀ دقت ویراستار نگارشی در عبارتها، کلمهها و انسجام و پیوند جملهها، حذف سازههای ناهمگون و آوردنِ جایگزینهای بهتر، اصلاح درازنویسیها، حذفِ موارد حشو و مواردی از این قبیل است.