responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : معارف اسلامی المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    الجزء : 81  صفحة : 6

متن آموزشی(2)
سبحانى نيا محمد

راه و رسم زندگی(18)

پیوند خویشاوندی

 

 

 


بحث از شبکۀ خویشاوندی و خانوادۀ گسترده، به رغم رواج خانوادۀ هسته‌ای، به عنوان رایج‌ترین شکل خانواده در تمدن صنعتی، همواره از محورهای در خور توجه جامعه‌شناسی جدید به شمار آمده، به‌طوری‌که بخش مهمی از«جامعه‌شناسی خانواده» (یکی از شاخه‌های جامعه‌شناسی) را به خود اختصاص داده است.

از سوی دیگر، همۀ روان‌شناسان و اندیشمندان علوم اجتماعى معتقدند که رشدِ علمی و اخلاقى انسان در گرو رشد عاطفى اوست؛ یعنى هرچقدر نیازهاى عاطفى انسان بیش‌تر تأمین شود، زمینه براى رشد شناختى و اخلاقى وى بیش‌تر فراهم مى‌شود و در نتیجه انسان بهتر، بیش‌تر و سریع‌تر به خودشکوفایى دست مى‌یابد، علاوه بر این‌ تأمین نیازهاى عاطفى، سلامت روانى انسان را نیز تأمین می‌کند. بر این اساس اسلام ارتباط با خویشاوندان و اقوام را به عنوان «صلۀ رحم» (زیباترین شکل پیوند و ارتباطات انسانى)، تأمین‌کننده و تکمیل‌کنندۀ یکى از مهم‌ترین ابعاد وجودى انسان؛ یعنى بعد عاطفى، مطرح کرده است. 

سنّت «صلۀ رحم‌»، از نیکوترین برنامه‌هاى دینى در حیطۀ معاشرت ‌است، گرچه شکل نوین زندگى و مشغله‌هاى زندگی‌هاى امروزى، گاهى ‌فرصت این برنامه را از انسان‌ها گرفته است، ولى مناسبت‌هاى ملى و مذهبی، اعیاد و وفیات و آغاز سال جدید، فرصت طبیعى و مناسبى براى عمل به این «سنت دینى‌» است. حفظ سنّت‌هاى سودمند و ریشه‌دار دینى، از عوامل تحکیم رابطه‌ درخانواده‌ها است.

شاید بتوان گفت در گنجینۀ معارف اسلامی، کم‌تر موضوعى از موضوعات حقوقى ـ اخلاقى را مى‌توان یافت که به اندازۀ صله و قطع رحم و نیز نیکی به والدین و عاقّ آن‌ها، پیرامون آن سخن رفته باشد و این خود نشان‌ اهمیت و جای‌گاه والاى این ارزش اجتماعى در نظام ارزشى و هنجارى اسلام و نقش و تأثیر آن در ایجاد و تحکیم پیوندهاى اجتماعى در شبکه‌هاى خویشاوندى دارد.

با توجه به جای‌گاه بلند صلۀ رحم در منابع دینى و پی‌آمدها و آثار و نقش‌هاى فراوانى که در سلامت و بهداشت روانى انسان و چگونگی زندگی آدمی دارد، این موضوع با اهمیت، در خور بازبینی است. بدین منظور در این شماره به بررسی آن می پردازیم.

«صله» در لغت به معنای: احسان، دوستی و ارتباط آمده است و مراد از «رَحِم» خویشاوندان و بستگان می باشد.[1] در اصطلاح، صلۀ رحم، محبت و سلوک داشتن با خویشان و نزدیکان است.[2]

در شرع مقدّس اسلام و آیات و روایات، معنای خاصی برای رحم ذکر نشده است. پس می‌توان گفت: این کلمه نیز مانند سایر کلمات، حمل بر معنای عرفی متداول می‌شود؛ یعنى مطلق‌ نزدیکان و بستگان. بنابراین خویشاوندان پدرى و مادرى را هر چند با چند واسطه باشد، شامل مى‌شود و فرزندان و خویشان آن‌ها را نیز دربر مى‌گیرد.

شاید رحم به معنای خویشاوندانی است که از طرف پدر و مادر و نیز فرزندان، به یک‌دیگر وابسته هستند، هر چند که این وابستگی به چند واسطه باشد.

عروة بن یزید از امام صادق(ع) دربارۀ تفسیر آیۀ: «وَ الذینَ یصلونَ ما اَمرَ اللهُ بهِ اَن یوصلَ؛[3] آنان که آن‌چه را خدا به پیوستن آن فرمان داده، پیوند می‌دهند»،  پرسید. آن حضرت پاسخ داد: مراد از کسانی‌که خداوند پیوستن به آنان را فرمان داده، خویشاوندان توست.[4]

بنابراین، صلۀ رحم، پیوند با تمام خویشان می‌باشد، بدیهی است که خویشاوند هر قدر به انسان نزدیک‌تر باشد، وظیفۀ انسان در حفظ پیوند، شدیدتر و لازم‌تر است.

علاوه بر خویشاوندان نسبى، ارحام، مصادیق دیگرى نیز دارد و آن ارحام روحانی است که براساس آن‌چه از روایات استفاده مى‌شود، عبارت‌اند از: پیامبر اکرم(ص)، ائمۀ معصومین(علیهم السلام)، علماى ربانى (و در رتبۀ بعد) اساتید و معلمان، صلحاى مؤمنان (یا عموم مؤمنان) و سادات.

 

 

روش‌های رسیدگی به خویشان

برخى گمان می‌کنند صلۀ رحم یعنى تنها به دیدار ارحام رفتن و از آنان احوال‌پرسى کردن، ولى باید دانست چه بسا که براى بعضى از خانواده‌ها رفت و آمد، موجب زحمت و ناراحتى شود، مخصوصاً اگر وسیلۀ پذیرایى نداشته باشند. بنابراین صلۀ رحم تنها در دید و بازدید خلاصه نمى‌شود بلکه باید پیوند خویشاوندى با مهر و محبت و صفا و صمیمیت باقى بماند.

کم‌ترین چیزى که به وسیلۀ آن،‌ این پیوند برقرار مى‌شود، رفت و آمد و سلام کردن است. اما در بعضى از موارد، اکتفا به این مقدار کافى نیست، براى مثال اگر یکى از اقوام فقیر و دیگرى ثروت‌مند باشد، صلۀ رحم به وسیلۀ ‌کمک‌هاى مالى و دفع ضرر از آن‌ها تحقق مى‌یابد و اگر شخص ثروت‌مند هیچ توجهى‌ به مشکلات اقوام نداشته باشد، قطع رحم کرده است. در نتیجه تحقق‌ صلۀ رحم به اوضاع و احوال و موقعیت و زمان بستگى دارد. هدیه ‌دادن، دل‌جویى کردن، دید و بازدید، خوددارى از آزار، تمسخر وتحقیر نکردن، عیادت هنگام بیمارى، شرکت در مجالس شادى و غم، پذیرفتن دعوت در اعیاد و میهمانی‌ها و هر کارى که سبب ‌شود مردم بگویند اینان ارتباط خانوادگى شایسته‌اى دارند، نشانۀ تحقق‌ صلۀ رحم  است.

برخی از روش‌های صلۀ رحم و حمایت از خویشاوندان عبارت‌اند از:

1ـ کمک جانی: بهترین مرتبۀ صلۀ رحم، رسیدگی جانی به خویشان است و آن در جایی است که جان یکی از بستگان در خطر باشد که در این صورت باید تا پای جان ایستاد و از خویشاوندان خود ـ در چارچوب اسلام و معیارهای مکتبی ـ دفاع کرد، تا ضرر از او دفع شود. رسول خدا(ص) فرمود: «هر کس با جان و مالش، صلۀ رحم کند، خدای متعال اجر صد شهید به او می‌دهد.»[5]

2ـ کمک مالی:  اگر میان بستگان انسان، افراد نیازمند وجود دارد، رسیدگی مالی به ایشان لازم است. این‌گونه مسائل ریشه در فطرت انسان دارد و اسلام به آن تأکید فراوانی دارد، تا آن‌جا که قرآن، کمک به بستگان را جزء حقوق مالی محسوب می‌کند و آن‌جا که سخن از کمک اقوام به میان آمده، آن را به عنوان یک حق واجب ذکر کرده و می‌فرماید: «و آتِ ذَالقربی حقَّهُ و المِسکینَ؛[6]حقوق خویشاوندان و مساکین را ادا کن.»

امیرمؤمنان علی(ع) نیز می‌فرماید: «فَمَنْ اَتاهُ اللهُ مالاً فَلْیصِله بِه قَرابَتَهُ؛[7] کسی‌که از سوی خدا ثروتی به دست آورد، باید به‌وسیلۀ آن بستگان خویش را دستگیری کند.»

3ـ کمک فکری: رسیدگی فکری در جایی است که یکی از بستگان انسان، برای هدایت شدن نیاز به راهنمایی دارد. به عنوان مثال: یکی از اقوام انسان که اهل نماز و روزه نیست، اگر نزد او رفتن و راهنمایی کردن، از فضیلت نماز و روزه سخن گفتن و از پی‌آمدهای ترک نماز و روزه ترساندن در او مؤثّر می‌شود، بر انسان لازم است که نزدش رفته و به او کمک فکری کند که این کار امر به معروف و نهی از منکر است. امام خمینی(ره) در پاسخ به این سؤال که «آیا انسان می‌تواند از نظر شرعی با خویشاوندانی که بی‌تقوا و بی‌نماز و ضد انقلابند از قبیل پدر، مادر، خواهر و... قطع رحم نماید؟ فرموده‌اند: «قطع رحم جایز نیست، ولی باید آن‌ها را با مراعات موازین، امر به معروف و نهی از منکر کند.»[8]

4ـ کمک عاطفی: شاید برخی تصور کنند که اصرار و تأکید اسلام دربارۀ صلۀ رحم، برای افرادی است که تمکّن مالی دارند و اشخاصی که از نظر مالی در تنگنا هستند و توان رسیدگی به دیگران را ندارند، برایشان لازم نیست. این تصور نادرستی است، زیرا هدف از صلۀ رحم، برقرار کردن ارتباط و پیوند عاطفی با خویشاوندان است و این ارتباط از راه‌های گوناگونی امکان‌پذیر است؛ رفتن به منازل خویشان، سلام و احوال‌پرسی، تلفن زدن و نامه نوشتن، محبت ایجاد می‌کند و سبب دل‌جویی از خویشان می‌شود. به فرمودۀ امیر مؤمنان علی(ع): «صِلُوا اَرْحامَکم وَ لَو بِالتَّسلیمِ؛[9] با بستگان خود صلۀ رحم کنید، گرچه با سلام کردن (به آنان) باشد.»

امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: «پیوند میان برادران آن‌گاه که پیش هم هستند، دیدار هم‌دیگر است و در مسافرت، نامه نوشتن به یک‌دیگر.»[10]

گاهی نیز شرکت در غم و شادی خویشان از موارد صلۀ رحم است؛ شرکت در مراسم تشییع جنازه و مجالس ترحیم و دل‌جویی از بازماندگان آنان و نیز شرکت در مجالس جشن و سرور آنان، رسیدگی عاطفی محسوب می‌شود که در تقویت و تحکیم رابطۀ خویشاوندی، نقش مؤثّری دارد.

5ـ ترک آزار: یکی از بهترین روش‌های صلۀ رحم با خویشاوندان، ترک آزار و اذیت آنان است. بدین معنا پرهیز از غیبت، تهمت، زخم زبان و شماتت آنان، دخالت نکردن در زندگی آن‌ها به عناوین مختلف، عیب‌جویی نکردن از آنان و... از بهترین موارد صلۀ رحم است. اگر کسی نمی‌تواند به بستگان خود کمک مالی کند، لااقل باید زمینۀ اذیت و آزار آنان را فراهم نکند.

امام صادق(ع) در این باره می‌فرماید: «بهترین چیزی که به آن صلۀ رحم می‌شود، خودداری کردن از اذیت و آزار دیگران است.»[11]

جای‌گاه صلۀ رحم در اسلام

اسلام تحکیم پیوندهای خویشاوندی و استحکام روابط خانوادگی را به شدت مورد تأکید و توجه قرار داده و صلۀ رحم و رسیدگی به بستگان را به عنوان یک ارزش الهی، واجب کرده است.

از دیدگاه قـرآن، صلۀ رحم آن‌قـدر اهمیت دارد که خداى متعال آن را در ردیف پرستش خویش قرار داده و این نشانۀ عظمت صلۀ رحم است. در این مورد به آیاتى چند از قرآن اشاره مى‌کنیم: «وَ اذْ اخَذْنا میثاقَ بَنى‌اسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ الا اللّهَ و َبِالْوالِدَینِ احْسانا، و َذِى الْقُرْبى و َالْیتامى وَ الْمَساکینِ...؛[12] [و به یاد آورید] زمانى را که از بنى اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خداوند یگانه را پرستش نکنید و نسبت به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکى کنید.»

و در جاى دیگر مى‌فرماید: «و َاعْبُدُوا اللّهَ وَلا تُشْرِکوا بِهِ شَیئا وَ بِالْوالِدَینِ احْسانا و َبِذِى الْقُرْبى وَ الْیتامى و َالْمَساکینِ...؛[13] و خدا را بپرستید و هیچ چیز را شریک او قرار ندهید و به پدر و مادر نیکى کنید و نیز به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان.»

در قرآن مجید نام ارحام، بعد از نام خدا آمده است، آن‌جا که می‌فرماید: «واتقوا الله الذى تساءلون به و الارحام ان الله کان علیکم‌ رقیبا؛[14] بترسید از آن خدایی که به نام او از یک‌دیگر درخواست می‌کنید و دربارۀ ارحام کوتاهی نکنید، همانا خداوند مراقب شماست.»

خداوند عاقلان را کسانى می‌داند که آن‌چه‌ خداوند متعال امر به پیوند آن کرده (مانند صلۀ رحم و دوستى ‌پدر و مادر و محبت اهل ایمان) اطاعت مى‌کنند و از خدا مى‌ترسند و از سختى هنگام حساب مى‌اندیشند... این‌ها در عاقبت جای‌گاهى ‌نیکو دارند.[15]

در اهمیت صلۀ رحم همین بس که قرآن مجید قاطع رحم را مستحق لعن و نفرین می‌داند:«فهل عسیتم ان تولیتم ان تفسدوا فى‌الارض و تقطعوا ارحامکم* ‌اولئک الذین لعنهم الله فآصمهم و اعمى ابصارهم؛[16] آیا شما (منافقان) اگر از فرمان خدا و اطاعت قرآن روى بگردانید، یا در زمین فساد و قطع رحم کنید، باز هم امید (نجات) دارید. همین‌منافقان هستند که خدا آن‌ها را لعن کرده، گوش و چشمشان را کر وکور گردانیده است.»

امام سجاد(ع) نیز فرمود: «... از هم‌نشینى با کسى که‌ از خویشانش بریده است‌، بپرهیز. چنان‌که من یافتم چنین فردى در سه جاى قرآن مورد لعن واقع شده است.»[17]

این‌همه تأکید بر صلۀ رحم در قرآن مجید و ذکر ارحام پس از نام خداوند متعال، کاشف از اهمیت صلۀ رحم در دین مقدس اسلام است و بیان‌کنندۀ آن می‌باشد که ترک این واجب، عواقب سوء و سرانجام ناخوشایندى در پى خواهد داشت.

رسول خدا(ص) دربارۀ اهمیت آن فرمود: «به آنان که حاضرند و آنان که غایبند و آنان که از صُلب‌های مردان و رَحِم‌های زنان تا روز قیامت به دنیا می‌آیند، سفارش می‌کنم که صلۀ رحم نمایند، گرچه مستلزم پیمودن یک سال راه باشد، زیرا صلۀ رحم (یکی) از (مسائل مهم) دین است.»[18]

امیرمؤمنان(ع) نیز به فرزندش چنین سفارش می‌کند: «اَکرم عَشیرتَک، فَاِنَّهم جَناحُک الّذی بهِ تَطیرُ، وَ‌ اَصْلُک الّذی اِلیهِ تَصیرُ، وَ‌ یدُک الَّتی بِها تَصوُلُ؛[19] خویشانت را گرامی بدار، زیرا آنان بال و پَرِ تو هستند که با آنان پرواز می‌کنی و اصل و ریشۀ تو می‌باشند که به ایشان باز می‌گردی و دست (یاور) تو هستند که با آن‌ها (به دشمن) حمله می‌کنی (و پیروز می شوی).»

این‌همه تأکید و سفارش در مورد صلۀ رحم در قرآن و احادیث، بیان‌گر ضرورت و نقش حیاتی آن است. در منابع فقهی ما نیز چنین آمده است: «صلۀ رحم مطلقاً واجب است، هر چند که خویشاوندان انسان مرتد یا کافر باشند.»[20]

 به عبارت دیگر کفر و فسق، سبب سقوط حق خویشاوندی نمی‌شود، بلکه صلۀ رحم در این‌گونه موارد نیز، امری پسندیده است و چه بسا موجب هدایت و نجات انسان از گمراهی شود.

راوی می‌گوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: «کسانی با من خویشاوندی دارند، اما با من هم عقیده نیستند، آیا برای آنان حقی بر عهده‌ام است؟ فرمود: بلی، حق خویشاوندی را چیزی قطع نمی‌کند و اگر با تو هم عقیده باشند، برای آنان دو حق است؛ یکی حق خویشاوندی و دیگری حق اسلام.»[21]

از آن حضرت پرسیدند: برترین مردم کیست؟ فرمود: «با تقواترین آن‌ها براى خدا و کسى که بیش‌تر صلۀ رحم کند و آن‌که در امر به معروف و نهى از منکر کوشاتر باشد.»[22]

مرز صلۀ رحم

این ادب معاشرت، اختصاص به بستگان پاک و باتقوا ندارد، بلکه وظیفه‌ای اخلاقى در مورد همۀ فامیل‌ـ‌حتی گناه‌کاران آنان‌ـ است. چه بسا به برکت رفت و آمدهاى بستگان صالح، فاجران، هم راه ‌صلاح پیش گیرند و تأثیر پذیرند. گاهى ترک مراوده و رفت و آمد، سبب مى‌شود که بستگان معصیت‌کار، در گناه و بیراهۀ خود، بیش‌تر پیشروى کنند، ولى حفظ رابطه، جلوى بدتر شدن آنان را مى‌گیرد. در این صورت، تکلیف، هم‌چنان نگهبانى از این خط ارتباط و پیوند خویشاوندى است.

حتى اگر بستگان، مایۀ آزار انسان هم شوند، باز حق ‌گسستن پیوند را نداریم.

 در حدیث آمده است: «مردى خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من‌خویشاوندانى دارم که با آنان پیوند مى‌کنم و رابطه دارم، اما آنان ‌آزارم مى‌دهند. تصمیم گرفته‌ام آنان را ترک کنم. حضرت رسول(ص) فرمود: آن‌گاه، خدا هم تو را ترک مى‌کند! ... گفت: پس چه کنم؟ رسول خدا(ص) فرمود: به کسى که محرومت کرده، عطا کن، با کسى‌که از تو بریده، رابطه برقرار ساز، کسى‌که بر تو ستم کرده، از او درگذر. هرگاه چنین ‌کردى، خداوند پشتیبان تو خواهد بود.»[23]

نیکى به خویشان در مقابل بدى آن‌ها

چنان‌چه بعضى از اقوام قطع رابطه کنند، باز هم جدا شدن و قطع‌ ارتباط با آن‌ها جایز نیست. امیرمؤمنان(ع) مى‌فرماید: «صلوا ارحامکم و ان قطعوکم؛[24] با ارحام ارتباط داشته باشید، هر چند آن‌ها از شما بریده باشند.»

مردى در محضر امام صادق(ع) از بستگانش شِکوه کرد. حضرت فرمود: «خشم خود را فرو ببر. (و به آن‌ها نیکى کن) عرض کرد: آن‌ها با من ‌چنین و چنان مى‌کنند. (و رعایت‌ حالم را نمى‌کنند) حضرت فرمود: آیا تو هم مى‌خواهى مثل آن‌ها قطع رحم کنى و به آن‌ها احسان‌ نکنى؟! اگر چنین کنى، خداوند متعال (در دنیا و آخرت) نظر لطفش ‌را از شما برمى‌دارد.»[25]

اگر یکی از افراد خانواده و یا خویشاوندان، از نظر اعتقادی یا اخلاقی (نماز نخواندن یا عدم رعایت موازین شرعی) مشکل داشته باشد، نمی‌توان با او قطع رابطه کرد، ولی می‌توان رابطه را به حداقل رساند. چون صلۀ رحم به‌وسیلۀ تلفن و نامه نیز ممکن است. زیرا هدف، آگاه بودن از حال اقوام است. البته اگر انسان بتواند به وظیفۀ امر به ‌معروف و نهی‌ از منکر عمل نماید و دیدار و معاشرت تأثیری در رفتار و کردار اقوامش داشته باشد، باید ضمن رفت‌وآمد به وظیفۀ خود عمل نماید، ولی اگر احتمال مفسده می‌دهد و نمی‌تواند آن‌ها را اصلاح کند، به احوال‌پرسی تلفنی بسنده نماید.

آثار صلۀ رحم

با تأمل در آثار صلۀ رحم در آیات و روایات درمی‌یابیم که بخشی از آثار و برکات این مسئله، در حوزۀ فرد و بخشی از آن‌ها در حوزۀ اجتماع مطرح می‌شود، هم‌چنان‌که پاره‌ای از این آثار، در دنیا و پاره‌ای در آخرت نصیب انسان می‌گردد. «صلۀ رحم» مانند دیگر فضایل اخلاقی، درجه‌های متفاوتی دارد و با حداقل ارتباط که همان، رفت‌وآمد خانوادگی یا سلام کردن است، آغاز می‌شود و با مهرورزی بیش‌تر از طریق رفع مشکلات و نیازمندی‌های خویشان به وسیلۀ هم‌کاری و مشارکت در زمینه‌های مختلف و کمک‌های عاطفی، مالی و جانی تکامل می‌یابد. بدیهی است به میزان تقویت و گسترش این ارتباطات در عمق و سطح، آثار و برکات وسیع‌تری نصیب فرد و جامعه می‌شود.

باید گفت ذکر آثاری که پس از این اشاره می‌شود، چنین تصوری را برای خواننده ایجاد نکند که با حفظ حداقل ارتباط خویشاوندی، بتوان به تمام این برکات دست یافت.

1ـ آثار فردی

صلۀ رحم آثار دنیوی و اخروی دارد. آثار دنیوی آن عبارت‌اند از:

الف) افزایش عمر: هرچند خداوند متعال برای هر امتی و شخصی، عمری مشخص قرار داده است، اما آن را مشروط به عواملی ساخته است تا زیادت و نقصان پذیرد. از آیات و روایات معلوم می‌شود که انسان دارای دو مرگ است: مرگ حتمی(مسمّی)و مرگ مشروط(معلّق). مرگ حتمی، تأخیر و تقدم ندارد و صلۀ رحم، صدقه و ... تأثیری در آن نخواهد داشت، اما اجل و مرگ مشروط، قابل تغییر است. بیش‌تر مرگ‌ها با اجل معلق تحقق می‌پذیرد نه با اجل حتمی. دامنۀ تأثیر صلۀ رحم در محدودۀ اجل معلق است نه اجل مسمّی.

همان‌گونه که یک سلسله عوامل مادی نظیر: تغذیۀ صحیح، رعایت بهداشت، دوری از هیجان‌های مداوم و... مایۀ افزایش عمر معرفی می‌شود و خداوند این خواص را در آن‌ها قرار داده است، عواملی نیز وجود دارند که هرچند ارتباط ظاهری آن با طول عمر برای ما چندان روشن نیست، ولی در روایات روی آن تأکید شده است. از جمله آثار مثبت صلۀ رحم، طولانى شدن عمر انسان است.

امام هشتم(ع) فرمود: «ما براى زیاد شدن عمر وسیله‌اى جز صلۀ رحم نمى‌شناسیم. تا آن‌جا صلۀ رحم در زیاد شدن عمر مؤثر است که شخصى که از عمرش سه سال مانده است، به خاطر صلۀ رحم خداوند سى سال بر عمرش مى‌افـزاید که مجموعاً سى و سه سال مى‌شود و کسى که از عمرش سى و سه سال تمام باقـى مانده است، به واسطۀ قـطع رحم، خداوند سى سال از عمرش برمى‌دارد و آن را به سه سال کاهش مى‌دهد.»[26]

در روایت دیگرى آمده است: «امام باقر یا امام صادق ـ علیهما السلام ـ (تردید از راوى است)، به شخصى به نام میسّر فـرمود: گمان مى‌کنم به خویشان خود نیکى مى‌کنى؟ عرض کرد: آرى، من در نوجوانى در بازار براى کسى کار مى‌کردم و تنها دو درهم مزد مى‌گرفتم، یک درهم را به عمّه و درهم دیگر را به خالۀ خود مى‌دادم . آن‌گاه امام(ع) فرمود: به خدا سوگند، دوبار مرگت نزدیک شد، ولى به خاطر این صلۀ رحم به تأخیر افتاد.»[27]

ب) افزایش روزی و رفع فقر: از دیگر کارکردهای صلۀ ارحام، جلب رزق الهی و نعمت‌های خداوندی است. رسول خدا(ص) می‌فرماید: «هر کس برای من یک چیز را ضمانت کند، من چهار چیز برای او ضمانت می‌کنم. صلۀ رحم کند تا خداوند او را دوست بدارد. روزی‌اش را توسعه دهد، عمرش را زیاد کند و او را به بهشت وارد کند.»

امام سجاد(ع) نیز دربارۀ نیکی، صدقۀ پنهانی و صلۀ ارحام می‌فرماید: «عمر را زیاد می‌کند و فقر را از بین می‌برد.» اساساً «صلۀ ارحام» یکی از مصداق‌های تقوای الهی و عمل به فرمان‌های اوست. خداوند به تقواپیشگان، وعدۀ نعمت و رزق داده است، از جایی‌که گمان نمی‌برند: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً* وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ؛[28] هرکس که تقوا پیشه کند، خداوند برای او راه خروجی (از مشکلات) قرار می‌دهد و او را از آن‌جا که گمان نمی‌برد، روزی می‌رساند.»

توجه به خویشاوندان و تلاش برای رفع نیازهای آنان و به طور کلی، گام نهادن در مسیر تحقق آرمان‌های مقبول هم‌نوعان (به ویژه خویشاوندان که در مراحل بالای صلۀ ارحام تجلی می‌یابند)، نوعی شکر الهی است. به مقتضای سنّت حاکم بر جهان هستی، مصرف درست دارایی‌ها که در حقیقت، نماد قدرشناسی مؤمن و ادای شکر عینی و عملی این نعمت‌هاست، زیادی آن را در جنبه‌های کیفی و کمی موجب می‌گردد و این وعدۀ الهی است که «لَئِن شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِن کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ؛[29] شکر نعمت، نعمتت افزون کند، کفر، نعمت از کفت بیرون کند.» 

امام سجاد(ع) در حدیثى از رسول گرامى(ص) نقل مى‌کند که فرمود: «هر کس که خوش دارد خدا عمر او را دراز کند و روزى‌اش را توسعه دهد، باید صلۀ رحم کند».[30] و فرمود: «هر که تأخیر در مرگ و افزایش روزى را خوش دارد، باید صلۀ رحم کند.»[31]

ج) سلامت روحی و روانی: صلۀ رحم نقش تعیین کننده‌ای در تأمین بهداشت روان دارد. زیرا اولاً: یکی از آثار معاشرت‌های خانوادگی و ارتباط‌های فامیلی، کاهش احساس ناامنی یا به عبارت دیگر، ارضای یکی از مهم‌ترین نیازهای عاطفی یعنی؛ احساس ایمنی است.

روان‌شناسان یکی از مهم‌ترین نیازهای انسان برای رسیدن به مرحلۀ خودشکوفایی را، نیاز به ایمنی می‌دانند و بر این باورند که اگر انسان احساس ایمنی نداشته باشد، نه تنها به مرحلۀ خودشکوفایی نمی‌رسد، بلکه ریشۀ بسیاری از اختلافات روانی از جمله: بیماری‌های اضطرابی و مشکلات شخصیتی مانند عدم اعتماد به نفس، در انسان شکل می‌گیرد.

 پیوند با خویشان می‌تواند احساس طرد شدن را از فرد زایل نماید؛ فرد با ارتباط مستمر با اقوام و نزدیکان، احساس می‌کند مورد عشق و علاقۀ دیگران بوده و از روی محبت و عطوفت ‌با وی رفتار می‌شود و مورد تنفر و خصومت دیگران نیست. از طرفی رفت‌وآمد با دیگران، در کاهش احساس تنهایی نیز مؤثر است. اگر چنین روابط گرم و صمیمی بین خانواده‌ها و فامیل‌ها وجود داشته باشد، افراد هنگام بروز مشکلات و ناملایمات، اطمینان پیدا می‌کنند که از پشتوانۀ خانواده و خویشاوندان برخوردارند و می‌توانند در مقابل مشکلات و حوادث ناگهانی مقاومت کنند.

لذا رسول گرامی اسلام(ص) دربارۀ معنای آیۀ: «واتقوالله الذی تسائلون به والارحام‌» می‌فرمایند: «خدای متعال امر می‌کند به این‌که صلۀ رحم کنید، زیرا صلۀ رحم هم زندگی دنیای شما را طولانی‌تر می‌کند و هم در آخرت برایتان بهتر است.»[32]

مرحوم علامه طباطبایی(ره) می‌فرماید: «ممکن است مراد از جملۀ: «زندگی دنیای شما را طولانی‌تر می‌کند»، این باشد که صلۀ رحم و حفظ پیوندهای خانوادگی، زندگی را از حیث آثارش طولانی می‌کند؛ چون باعث وحدت جاری بین اقارب می‌شود و وقتی روابط خویشاوندی محکم‌تر شد، انسان در از بین بردن عوامل ناسازگار زندگی بهتر مقاومت می‌کند و بهتر از بلاها و مصایب و دشمنان جلوگیری به عمل می‌آورد.»[33]

نقش صلۀ رحم و معاشرت با اقوام، برای سالمندان به مراتب بیش‌تر است، به دلیل این‌که احساس ناامنی در زنان و مردان سالمند، بیش‌تر نمود پیدا می‌کند. از دست دادن توانایی‌های جسمانی، بازنشسته شدن، عدم قدرت بر ادامۀ کار، از دست دادن مقام اجتماعی و عدم حضور فعال در صحنه‌های گوناگون زندگی، احساس طرد شدن و تنهایی را در پیرمردان و پیرزنان بیش‌تر به وجود می‌آورد، از این‌رو، ارتباط داشتن با آن‌ها و تعظیم و تکریم آنان، در کاهش احساس ناامنی بسیار مؤثر است. امام صادق(ع) در این‌باره می‌فرماید: «عظِّموا کبارکم و صلوا ارحامکم‌؛ سالمندان را گرامی بدارید و با اقوام و خویشان پیوند برقرار کنید.»[34] این تعظیم و تکریم آن‌قدر اهمیت دارد که پیامبر اکرم(ص) نیز فرمود: «من اجلال الله اجلال ذی الشیبة المسلم‌؛ تجلیل از سال‌خوردگان نوعی تجلیل از خداوند سبحان است. »[35]

بدین‌وسیله اسلام، مردم را به تعظیم و تکریم سال‌خوردگان تشویق می‌کند و طبیعی است که با چنین بینش و روشی، سال‌خوردگان کم‌تر در معرض آسیب‌های روانی از جمله: احساس ناایمنی، افسردگی و احساس تنهایی قرار می‌گیرند.

ثانیاً: صلۀ رحم نیاز به احساس ارزش‌مندی را (که یکی دیگر از نیازهای روانی هر انسانی است)، برطرف می‌کند. متخصصان امر بهداشت روانی معتقدند، علت احساس حقارت و خودبزرگ‌بینی را می‌توان در طرد شدن مستمر و مداوم از طرف والدین و دیگران دانست و نیز معتقدند که ریشۀ بسیاری از نابهنجاری‌های روانی، احساس بی‌ارزشی عمیق است.[36]

یکی از عوامل مهمی که می‌تواند نقش بسزایی در تأمین و ارضای این نیاز داشته باشد، ارتباط‌های خانوادگی و معاشرت با خویشاوندان است، زیرا این نوع روابط براساس احترام متقابل و در فضایی آکنده از محبت و علاقه نسبت‌ به یک‌دیگر صورت می‌گیرد و طرفین بدون منّت‌گذاری، براساس مسئولیت انسانی و دینی، خود را ملزم به چنین روابطی می‌دانند و احساس می‌کنند که مورد احترام و تکریم واقع شده‌اند. امام باقر(ع) می‌فرماید: «صلة الارحام... تحبِّب فی اهل بیته‌؛[37] صلۀ رحم آدمی را در بین خویشاوندان محبوب می‌سازد.»

ثالثاً: صلۀ رحم در جلوگیری از کم‌رویی نقش بسزایی دارد. زیرا، روان‌شناسان معتقدند، یکی از عوامل کم‌رویی ـ که در واقع نوعی معلولیت اجتماعی است ـ اضطراب اجتماعی می‌باشد و علت اضطراب اجتماعی نیز فقدان مهارت‌های اجتماعی در ایجاد رابطه با دیگران است. ازاین‌رو یکی از بهترین و مؤثرترین راه‌های اجتماعی شدن و تقویت مهارت‌های ارتباطی، ایجاد روابط عاطفی و صمیمی با خویشاوندان می‌باشد و از آن‌جایی‌که ارتباط با پدر و مادر، خواهر، برادر، عمو، دایی و سایر خویشاوندان نوعی بار عاطفی دربردارد، بهتر می‌توان کودک را با محیط بیرون از خانواده آشنا کرد. وقتی کودک در چنین موقعیت‌های نیمه آشنا و آشنا نحوۀ روابط والدین با دیگران و خویشاوندان را مشاهده می‌کند، هم روند اجتماعی شدن او تسهیل می‌گردد و هم مهارت‌های ارتباطی را فرا می‌گیرد و هم این آمادگی را پیدا می‌کند تا با افراد غریبه در مکان‌های ناآشنا ارتباط برقرار کرده و کم‌تر دچار اضطراب و ترس شود.

رابعاً: صلۀ رحم در کاهش اضطراب و استرس مؤثر است. اسلام براى مقابله با تنیدگى و افزایش سطح سازش یافتگى فرد، از روش‌هاى رفتارى، اجتماعى و ارتباطى مانند: تشویق به داشتن ارتباط با خانواده، فامیل و خویشاوندان بهره مى‌گیرد، زیرا کسى که از حمایت خانوادگى و اجتماعى برخوردار نباشد، خود را از نظر روانى بدون پشتوانه مى‌بیند، ولى اگر در مواجهه با حوادث و مشکلات مختلف، از تکیه‌گاه محکم خانوادگى برخوردار باشد، خود را قدرت‌مند مى‌بیند و دچار تنیدگى و اضطراب نمى‌شود و احساس تنهایى نمی‌کند و کم‌تر دچار آسیب‌هاى مختلف ناشى از تنیدگى مى‌گردد. انسان در زندگى براى مقابله با مشکلات، حوادث و عوامل تنیدگى‌زا، به دو دستۀ عامل نیاز دارد: یکى اسباب طبیعى و مادى و دیگرى شرایط زمانى مناسب. احساس نداشتن پشتوانه و تنهایى، چه بسا باعث به هم خوردن تعادل روانى فرد شده و او را در حرکت به سوى هدف خویش باز می‌دارد و عجز و ناتوانى بر او غلبه می‌کند. بنابراین، صلۀ رحم و پیوندهاى خانوادگى مى‌تواند با احساس تنهایى که یکى از نشانگان افراد ناایمن است، به مقابله برخیزد و به افراد خانوادۀ گستردۀ خویش، احساس ایمنى لازم را عطا نماید تا در موقع بروز مشکلات و ایجاد تنیدگى، بتوانند با آن به خوبى کنار آمده و به آرامش روحى و سلامت روانى دست یابند.

از منظر تفکر دینى، نقش صلۀ رحم به‌گونه‌اى است که انجام آن سبب سامان‌دهى، ایجاد سلامت و عافیت و در طریق صحیح قرار گرفتن تمام امور مى‌شود.

امام صادق(ع) مى‌فرماید: «تبارّوا و تواصلوا... و تعطون العافیة فى جمیع امورکم»،[38] هم‌چنین در روایتى دیگر ارتباط خویشاوندى را سبب آرامش و تسکین خاطر افراد معرفى کرده و چنین مى‌فرماید: «ایّما رجل غضب على ذى رحمه فلیقم الیه، ولیدنُ منه و لیمسه فان الرحم اذا مسَّت الرحم سکنت؛[39]هرگاه کسى از رحم خود عصبانى شد، و بر او غضب کرد، پس باید به سوى او روانه شود و با او تماس برقرار کند. به درستى که دو رحم در تماس با یک‌دیگر به آرامش و سکون مى‌رسند.»

بنابراین، دربارۀ اهمیت صلۀ رحم و پی‌آمدهاى آن در آرامش روحى و بهداشت روانى انسان از منظر آموزه‌هاى دینى، همین بس که امام صادق(ع) ایجاد ارتباط فامیلى و پاى‌بندى به آن را تأمین کنندۀ سلامت و عافیت تمام امور انسان معرفى کرده است.

و) آبادى شهرها: درحدیثی می‌خوانیم: صلۀ رحم و خوش‌رفتارى با همسایه، شهرها را آباد مى‌کند و بر عمرها مى‌افزاید.[40]

آثار آخرتی صلۀ رحم عبارت‌اند از:

الف) کسب ثواب اخروی: پیامبراکرم(ص) فرمود: «کسى‌که با جان و مال در راه صلۀ رحم‌ اقدام ‌کند، خداوند متعال اجر صد شهید در نامۀ اعمالش ‌مى‌نویسد و در برابر هر قدمى که در این راه بردارد، چهل‌ هزار حسنه برایش ثبت مى‌کند و چهل هزار گناه از او محو مى‌گرداند و او را چهل هزار درجه بالا برد و مانند این است که ‌صد سال با صبر و استقامت ‌خداى را بندگى کرده است».[41]  پیامبراکرم(ص) فرمود: «ثواب صدقه، ده برابر است و قرض، هجده برابر و ارتباط با برادران دینى، بیست‌ برابر و پیوند با خویشان، بیست وچهار برابر.»[42]

ب) پاک شدن اعمال: در برخى از روایات یکى از آثار مثبت صلۀ رحم، پاک شدن اعمال بیان شده است. امام باقر(ع)  فرمود: «صلۀ ارحام اعمال را پاک مى‌کند، بلا را دور مى‌سازد، اموال را برکت مى‌دهد، عمر را دراز مى‌کند، روزى را وسعت مى‌بخشد و انسان را در میان خانواده و بستگانش محبوب مى‌سازد. پس باید از خدا پروا کرد و صلۀ رحم نمود.»[43]

ج) آسانى حساب روز قیامت: امام صادق(ع) فرمود: «صلۀ رحم حساب روز قیامت را آسان و عمر را طولانى مى‌کند و از مرگ بد نگه مى‌دارد.»[44]

2ـ آثار اجتماعی

صلۀ رحم، علاوه بر آثار فردی اعم از دنیوی و اخروی، دارای پی‌آمدهای اجتماعی خاصی نیز هست که جای‌گاه این عمل عبادی را در عرصۀ اجتماع نمایان می‌سازد:

1ـ هم بستگی اجتماعی: اگر افراد در قالب گروه‌های کوچک فامیلی، دارای تفاهم و توافق باشند و به یک‌دیگر یاری رسانند، در اجتماع نیز اثرگذار خواهند بود، به‌طوری‌که نوعی انسجام اجتماعی ایجاد می‌شود و چنین انسجامی مایۀ حیات، رشد و بالندگی و در نهایت، عمران و آبادانی جامعه می‌گردد. پیوندها و گروه‌های خویشاوندی از آن‌جا که مبتنی بر کشش‌های طبیعی، تمایلات فطری و انگیزۀ کافی افراد برای حضور در آن‌هاست، مورد تأکید اسلام قرار گرفته است تا نقطۀ شروع اصلاح نظام اجتماعی باشد. چه بسا حکمت حدیث امام صادق(ع) که فرمود: «صلۀ رحم و خوش‌رفتاری با همسایه، شهرها را آباد می‌کند.»[45]

2ـ نظارت اجتماعی: صلۀ رحم، نظارت اجتماعی را به همراه دارد. شبکۀ خویشاوندی به عنوان یک جامعۀ کوچک به طور مستقیم و غیر مستقیم ناظر بر رفتار یک‌دیگرند. از این‌روست که امام صادق(ع) نیکی و صلۀ رحم را مایۀ امنیت از گناه و آسان‌سازی حساب روز قیامت می‌شمارد.»[46]

3ـ افزایش جمعیت: در خطبۀ حضرت زهرا(س) آمده است که خداوند، صلۀ رحم را برای زیاد شدن نفوس واجب کرده است: «فرض اللّه صلة الارحام منماةً للعدد».[47]

روابط مستحکم خانوادگی و فضای محبت‌آمیز و عاطفی حاکم بر آن، میل به همکاری و حیات را در انسان افزون می‌سازد. برعکس، ستم فرزندان به والدین و یک‌دیگر، خود رأی بودن و منفعت‌پرستی، همکاری نکردن و مانع‌تراشی بر سر راه یک‌دیگر، میل طبیعی به تولید و تربیت فرزند را از بین می‌برد و در دراز مدت، به انقطاع نسل می‌انجامد. همین مسئله، مفاسد اخلاقی و اجتماعی فراوانی را گریبان‌گیر جامعه می‌سازد.

4ـ فقرزدایی: اگر جنبش فقرزدایی از روابط خویشاوندی آغاز شود و صلۀ ارحام فقط در محدودۀ سلام کردن متوقف نشود و به مرحلۀ هم‌یاری و رفع گرفتاری خویشان ارتقا یابد و این فرهنگ اسلامی عمومیت یابد، به یقین، فقر ریشه‌کن خواهد شد. این‌که قرآن، خویشاوندان را در صدقه و انفاق بر دیگران مقدم می‌دارد، در راستای تحکیم همین بنیان است. پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «صلة الرّحم تزید فی العمر و تنفي الفقر؛[48] صلۀ رحم عمر را زیاد و فقر را از بین می‌برد.»

5ـ کسب موقعیت اجتماعی: افراد و خویشاوندان انسان در حکم یک گروه منسجم اجتماعی‌اند که هر فردی در سایۀ تعلق به گروه می‌تواند موقعیت اجتماعی مطلوبی کسب کند. بسیاری از بحران‌های اخلاقی و شخصیتی که در نسل جوان صورت گرفته است و به صورت اعتیاد، فرار از خانه، خودکشی و... پدیدار می‌شود، نتیجۀ طرد شدن فرد از سوی خانواده و دوستان بوده است. یکی از راه‌کارهای پیش‌گیری از این معضل، تقویت احساس تعلق به گروه و رواج مهرورزی میان خانواده و خویشاوندان است. امام علی(ع) می‌فرماید: «صله الرّحم توجب المحبّه؛[49] صلۀ رحم موجب محبت میان خویشاوندان می‌شود.»

6ـ برخورداری از حمایت خویشان: اگر صلۀ رحم و دید و بازدیدهاى فامیلى به طور صحیح و کامل انجام گیرد، دست‌کم حمایت عاطفى صورت مى‌گیرد، چون صرف معاشرت و دید و بازدیدها حامل چنین پیامى خواهد بود؛ احساس ارزش‌مندى و احترام و علاقه‌مندى به یک‌دیگر. علاوه بر این، حمایت اجتماعى راهى است براى تسکین دردها و بیمارى‌ها، به خصوص بیمارى‌هاى شدید و مزمن که گاهى براى مدت زمان طولانى گریبان‌گیر فرد است. در پرتو صلۀ رحم و ملاقات با شخص آسیب دیده و هم‌دلى و هم احساسى با وى ضمن افزایش عزت نفس، مشکلات و درد و رنج‌هاى او کاهش یافته و روح امید در وى زنده و پایدار مى‌شود.

از منظر دینى یکى از آثار و پی‌آمدهاى صلۀ رحم، برخوردارى از حمایت خویشان است. امیرالمؤمنین(ع) مى‌فرماید: «به خویشاوندان خود اکرام کن، بردباران ایشان را تعظیم کن، در مقابل بى‌خردان آن‌ها بردبارى نشان ده و بر گرفتاران آن‌ها آسان گیر، چون آن‌ها بهترین حامیان تو به هنگام سختى‌ها و مشکلات و خوشى‌ها و آسودگى‌ها خواهند بود.»[50]

قطع رحم

قطع رحم و ترک رسیدگی به خویشان و بستگان در اسلام سخت مورد نکوهش قرار گرفته است و هر مسلمانی به شدت باید از آن پرهیز کند.

 مراد از قطع رحم این است که او را به گفتار یا کردار بیازارى و با او رفتار ناشایست کنى، یا او نیاز شدید به چیزى داشته باشد و تو علاوه بر قدر حاجت ضرورى خود، قدرت رفع احتیاج او را داشته باشى، از مسکن، لباس و خوراک و از دادن آن به او خوددارى و امتناع کنى، یا دفع ظلم از او براى تو میسّر باشد و نکنى، یا به سبب کینه و حسد از او دورى گزینى و هنگام بیمارى عیادتش نکنى و چون از سفـر آید به دیدنش نروى. همۀ این‌ها و امثال این‌ها، قـطع رحم است.

قهر کردن، جواب سلام ندادن، ترش‌رویى، شرکت نکردن در محافل، کمک نکردن در گرفتاری‌ها، گله‌هاى نابه‌جا و امثال آن به قطع‌ رحم و گسستن پیوند مى‌انجامد.

خدای تعالی کسانی را که با خویشاوندان خود قطع رابطه می‌کنند، در سه جای قرآن مورد لعن و نفرین قرار داده است. از جمله می‌فرماید: «اگر از فرمان خدا روی‌گردان شوید، آیا جز این انتظار می‌رود که در زمین فساد کنید و قطع رحم نمایید؟ آن‌ها کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است.»[51]

امام صادق(ع) از جدش امام سجاد(ع) نقل می‌کند که فرمود: «... اِیاک وَ مصاحَبَةَ القاطِعِ لرَحِمِهِ فَإنَّی وَجَدتُهُ مَلْعوناً فی کتابِ اللهِ عزّوجلّ فی ثَلاثِة مَواضعَ؛[52] از معاشرت و دوستی با کسی‌که با بستگان خود قطع رحم کرده بپرهیز، زیرا چنین کسی را در سه جای کتاب خدا (قرآن)[53] مورد لعن و نفرین یافته‌ام.»

در جای دیگر می‌فرماید: «به خدا پناه می‌بریم از گناها‌نی‌که مایۀ تسریع نابودی است، مرگ‌ها را نزدیک و شهرها را از ساکنین، خالی می‌سازد و آن گناهان، قطع رحم، آزردن پدر و مادر و ترک احسان و نیکی (به آنان) است.»[54]

از نظر اسلام، قطع رَحِم (عدم ارتباط با بستگان) گناه کبیره است و در هیچ وضعی روا نیست. امام صادق(ع) می‌فرماید: «حق الرحم لا یقطعه شیء؛[55] حق رحم را هیچ چیزی قطع نمی‌کند.»

بنابراین افراد خانواده هر چند از نظر اعتقادی یا اخلاقی مشکل داشته باشند، نمی‌توان با آن‌ها قطع رابطه کرد،‌ ولی می‌توان رابطه را به حداقل رساند.

از روایات معصومین(ع) استفاده می‌شود که صلۀ رحم مطلقاً واجب و قطع رحم مطلقاً ‌حرام است، حتی کفر و فسق سبب سقوط حق رحم نمی‌شود. ابن حمید به حضرت صادق(ع) عرض کرد: بستگان من بر غیر دین من هستند. آیا باز برای ایشان حقی بر عهدۀ من است؟ حضرت فرمود:« بلی، ‌حق رحم به هیچ چیز ساقط نمی‌شود. اگر بستگانت بر دین تو بودند، دو حق بر تو داشتند: حق رحم و حق اسلام.»[56]

در قطع رحم حتی مقابله به مثل جایز نیست؛ یعنی اگر کسانی قطع رحم کرده‌اند، دلیل نمی‌شود رابطۀ خویشاوندی نسبت به آن‌ها قطع شود.

شخصی به امام صادق(ع) عرض می‌کند: پسر عمویی دارم که هر چه به او می‌پیوندم،‌ از من می‌بُرَد. آیا اجازه می‌دهید با او قطع رابطه کنم؟ حضرت فرمود: «اگر تو با او رابطه برقرار کنی و او از تو بِبُرَد، خدا شما را به هم می‌پیوندد و اگر تو از او بِبُری و او از تو ببرد، خدا از هر دو ببرد.»[57]

با این تأکیدات معلوم می‌شود نمی‌توان به دلیل نماز نخواندن یا عدم رعایت موازین شرعی توسط خویشاوندان، با آن‌ها ‌قطع رابطه کرد. بر این اساس حضرت امام خمینی فرمود: «‌قطع رحم جایز نیست و رفت و آمد اشکال ندارد و با مراعات شرایط مقرره، ‌امر به معروف و نهی از منکر نمایید.»[58]

براى قطع رحم نیز آثار و پی‌آمدهاى سهمگینى شمرده شده است که توجه عمیق به آن، توجیه‌کنندۀ موضع‌گیرى صریح نظام حقوقى و اخلاقى اسلام در این خصوص است. بارزترین اثر اجتماعى این انحراف، تضعیف پیوندها یا از هم‌گسیختگى روابط و تعلقات اجتماعى است.

در این بخش نیز به دسته‌بندى روایات وارده در این زمینه مى‌پردازیم:

محرومیت از بهشت

رسول خدا(ص) فرمودند: «بپرهیزید از عاق والدین و قطع نمودن از خویشاوندان، به درستى که بوى بهشت از مسیر یک‌هزار سال به مشام انسان مى‌رسد، اما عاقّ والدین و قطع رحم کننده، هرگز آن را استشمام نمى‌کند.»[59]

محرومیت از لطف الهی

مردى خدمت امام صادق(ع) آمد و از نزدیکان و خویشاوندان خود به آن حضرت شکایت نمود. حضرت به وى فرمود: «خشمت را فرو نشان و کارت را انجام ده (یعنى دائما «خشمت را فرو نشان و درصدد انتقام بر میا» عرض کرد: آنان مى‌کنند (آن‌چه را که مى‌خواهند) و مى‌کنند (و شما به من دستور فرونشاندن خشمم را مى‌دهید)؟ امام(ع) فرمودند: «آیا تو هم مى‌خواهى مانند آنان باشى تا خداوند توجهى به شما نکند».[60] مرحوم مجلسى در ذیل روایت شرح مى‌دهد و مى‌فرماید: «یعنى خداوند رحمت خود را از همۀ شما در دنیا و آخرت بازمى‌دارد، ولى اگر شما با آنان پیوند برقرار کردید یا آنان دست از آزار شما بردارند، آن وقت رحمت خداوند شامل همۀ شما مى‌شود و تو به آن سزاوارترى و در صورتى‌که آنان دست از آزار شما برندارند، آن وقت رحمت خداوند مخصوص تو خواهد بود و هیچ انتقامى براى تو بهتر از این نیست.»[61]

جملۀ آخر این روایت که مى‌فرماید: «خداوند نظر مى‌کند به شما، این ظاهر است در این معنى که «قطع رابطه نمودن شما» مورد خشم و غضب خداوند است و مبغوضیت این عمل در حد حرمت است.»

امام صادق(ع) فرمودند: «مردى خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول اللّه! من اقوامى دارم که اگر با آنان رفت و آمد داشته باشم، شخصیت من ضرر مى‌بیند و به من دشنام مى‌دهند مى‌خواهم از آنان قطع ارتباط کنم حضرت فرمودند: «آن‌وقت خداوند هم از همۀ شما قطع رابطه خواهد فرمود».[62] این روایت را محدث بزرگوار، مرحوم کلینى در کتاب شریف اصول کافى نقل فرموده است.

مرحوم علامه مجلسى توضیحى دارند که مى‌فرماید: این‌که رسول خدا(ص) فرمودند: در آن صورت خداوند همۀ شما را ترک مى‌کند، ترک خداوند کنایه از سلب کردن رحمت و نصرت خود از شما و نازل کردن عقوبت و عذاب، بر شماست.»[63]

کوتاهی عمر

امام صادق(ع) فرمودند: «بپرهیزید از «حالقه» به درستى‌که آن مردان را از بین مى‌برد. حذیفه مى‌گوید: از امام(ع)  پرسیدم حالقه چیست؟ فرمودند: قطع رابطه کردن با خویشاوند است.»[64]

 

محرومیت از رحمت الهی

رسول خدا(ص) از جبرئیل(ع) و او از خداوند متعال نقل مى‌کند که فرمودند: «رحمت نازل نمى‌شود بر جمعى ‌که در داخل آن جمع، قاطع رحم «کسى‌که از خویشاوندش قطع رابطه کند»، وجود داشته باشد.»[65]

عدم استجابت دعا

رسول خدا(ص) فرمودند: «قطع ارتباط با خویشاوند، مانع قبول دعا و نیایش مى‌شود.»[66]

زوال نعمت

امام على(ع) فرمودند: «قطع ارتباط با خویشاوند، نعمت را زایل مى‌سازد.»[67]

مجازات در دنیا

رسول خدا(ص) فرمودند: «گناهى نیست که سزاوار باشد خداوند شتاب کند در عذاب صاحب آن در دنیا افزون بر عذابى که براى آخرتش ذخیره کرده است، از ستم و قطع ارتباط با خویشاوند.»[68]

توضیح: ستم و قطع رحم آثار سوء و نتایج منفى دارند؛ در دنیا انسان را قبل از مجازات در آخرت گرفتار مى‌کنند و در صورتى‌که از ظلم و ستمى که مرتکب شده و قطع رحم کرده، توبه نکرده باشد در آخرت هم مجازات مى‌شود.

نزول بلایا

یکی از اصحاب نقل می‌کند که به امام صادق(ع) عرض کردم: برادران و عموزادگان، خانه‌ام را بر من تنگ کرده‌اند و از همۀ آن خانه مرا به یک اطاق، پناهنده کرده‌اند و من چنان‌چه در این باره اقدام کنم، آن‌چه در دست آن‌هاست مى‌گیرم، آن حضرت فرمودند: «صبر کن، زیرا خداوند برایت گشایشى فراهم خواهد فرمود.» مى‌گوید من منصرف شدم. وبایى در سال 131 آمد و به خدا سوگند همگى آنان مردند و یک نفر از آنان هم باقى نماند، مى‌گوید من بیرون آمدم و به نزد آن حضرت رفتم، وقتی بر امام صادق(ع) وارد شدم فرمود: «حال اهل خانه‌ات چطور است؟» عرض کردم به خدا سوگند همۀ آنان مردند و یک نفر هم از آن‌ها زنده نماند. حضرت فرمود: «این براى آن کارى بود که به تو کردند و براى آن آزارى که به تو رساندند و قطع رحمى که کردند در نتیجه نابود شدند، آیا مى‌خواستى که زنده باشند و بر تو تنگ بگیرند، عرض کردم: آرى به خدا سوگند.»[69]

* * *

˜پی‌نوشت‌ها:



1. فرهنگ عمید.

2. لغت‌نامۀ دهخدا.

3. رعد (13) آیۀ 21.

4. کافی، ج 2، ص 156.

5. وسائل الشیعه، ج 6، ص 286.

6. اسراء (17) آیۀ 26.

7. نهج البلاغه، خطبۀ 142.

8. ر.ک: استفتائات، ج 1، ص 488.

9. کافی، ج 2، ص 155.

10. همان، ص 670.

11. همان، ص 151.

12. بقره (2) آیۀ 83.

13. نساء (4) آیۀ 36.

14. همان، آیۀ 1.

15. رعد (13) آیات 21 و 22.

16. محمد (47) آیات 22 و 23.

17. کافی، ج 2، ص 377.

18. بحارالانوار، ج 74، ص 105.

19. نهج البلاغه، نامۀ 31، ص 939 و بحارالانوار، ج 71، ص 105.

20. استفتائات از محضر امام خمینی(ره)، ج 1، ص 487.

21. بحارالانوار، ج 74، ص 131.

22. کافی، ج 5، ص 58.

23. بحارالانوار، ج 71، ص 100.

24. وسائل الشیعه، ج 15، ص 222.

25. کافی، ج 2، ص 347.

26. همان، ص 152.

27. بحارالانوار، ج 71، ص 100.

28. طلاق (65) آیات 2 و 3.

29. ابراهیم (14) آیۀ 7.

30. کافی، ج 2، ص 156.

31. همان، ص 152.  

32. تفسیر درالمنثور، ج 2، ص 117.

33. علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ذیل آیۀ 1 سورۀ نساء.

34. کافی، ج 2، ص 165.

35. همان.

36. آبراهام مزلو، روان‌شناسی شخصت سالم، ترجمۀ شیوا رویگران، ص 154.

37. ترجمۀ کافی، ج 2، ص 152.

38. بحارالانوار، ج 71، باب 17، حدیث 10.

39. همان، ج 70، باب 132، حدیث 9.

40. کافی، ج 2، ص 152.

41. وسائل الشیعه، ج 6، ص 286.

42. همان، ج 11، ص 546.

43. کافی، ج 2، ص 152.

44. همان، ص 157.

45. بحارالانوار، ج 74، ص 120.

46. کافی، ج 2، ص 157.

47. بحارالانوار، ج 71، باب 3.

48. همان، ص 103.

49. غررالحکم و دررالکلم، ص 406.

50. همان، ج 2، ص 232.

51. محمد (47) آیات 22 ـ 23.

52. الکافی، ج 2، ص 376.

53. ر.ک : بقره (2) آیۀ 27؛ رعد (13) آیۀ 25 و محمد (47) آیات 22 ـ 23.

54. کافی، ج 2، ص 448.

55. بحارالانوار، ج 71، ص 131.

56. کافی، ج 3، ص 229.

57. همان، ص 227.

58. استفتائات، ج 1، ص 486.

59. وسائل الشیعه، ج 15، ص 217.

60. کافی، ج 2، ص 347.

61. بحارالانوار، ج 74، ص 137.

62. کافی، ج 2، ص 150.

63. بحارالانوار، ج 74، ص 114.

64. کافی، ج 2، ص 346.

65. جامع احادیث شیعه، ج 16، ص 282.  

66. همان، ص 274.

67. همان، ص 275.

68. همان، ص 267.

69. کافی، ج 2، ص 346.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به دلیل نماز نخواندن یا عدم رعایت موازین شرعی توسط خویشاوندان، با آن‌ها ‌قطع رابطه کرد. بر این اساس حضرت امام خمینی فرمود: «‌قطع رحم جایز نیست و رفت و آمد اشکال ندارد و با مراعات شرایط مقرره، ‌امر به معروف و نهی از منکر نمایید.»

* * *

خدای تعالی کسانی را که با خویشاوندان خود قطع رابطه می‌کنند، در سه جای قرآن مورد لعن و نفرین قرار داده است. از جمله می‌فرماید: «اگر از فرمان خدا روی‌گردان شوید، آیا جز این انتظار می‌رود که در زمین فساد کنید و قطع رحم نمایید؟ آن‌ها کسانی هستند که خداوند آنان را لعنت کرده است.»

* * *

روابط مستحکم خانوادگی و فضای محبت‌آمیز و عاطفی حاکم بر آن، میل به همکاری و حیات را در انسان افزون می‌سازد. برعکس، ستم فرزندان به والدین و یک‌دیگر، خود رأی بودن و منفعت‌پرستی، همکاری نکردن و مانع‌تراشی بر سر راه یک‌دیگر، میل طبیعی به تولید و تربیت فرزند را از بین می‌برد و در دراز مدت، به انقطاع نسل می‌انجامد.

* * *

کسى که از حمایت خانوادگى و اجتماعى برخوردار نباشد، خود را از نظر روانى بدون پشتوانه مى‌بیند، ولى اگر در مواجهه با حوادث و مشکلات مختلف، از تکیه‌گاه محکم خانوادگى برخوردار باشد، خود را قدرت‌مند مى‌بیند و دچار تنیدگى و اضطراب نمى‌شود و احساس تنهایى نمی‌کند و کم‌تر دچار آسیب‌هاى مختلف ناشى از تنیدگى مى‌گردد.

* * *

یکی از بهترین و مؤثرترین راه‌های اجتماعی شدن و تقویت مهارت‌های ارتباطی، ایجاد روابط عاطفی و صمیمی با خویشاوندان می‌باشد و از آن‌جایی‌که ارتباط با پدر و مادر، خواهر، برادر، عمو، دایی و سایر خویشاوندان نوعی بار عاطفی دربردارد، بهتر می‌توان کودک را با محیط بیرون از خانواده آشنا کرد.

* * *

اسلام، مردم را به تعظیم و تکریم سال‌خوردگان تشویق می‌کند و طبیعی است که با چنین بینش و روشی، سال‌خوردگان کم‌تر در معرض آسیب‌های روانی از جمله: احساس ناایمنی، افسردگی و احساس تنهایی قرار می‌گیرند.

* * *

روان‌شناسان یکی از مهم‌ترین نیازهای انسان برای رسیدن به مرحلۀ خودشکوفایی را، نیاز به ایمنی می‌دانند و بر این باورند که اگر انسان احساس ایمنی نداشته باشد، نه تنها به مرحلۀ خودشکوفایی نمی‌رسد، بلکه ریشۀ بسیاری از اختلافات روانی از جمله: بیماری‌های اضطرابی و مشکلات شخصیتی مانند عدم اعتماد به نفس، در انسان شکل می‌گیرد.

* * *

همان‌گونه که یک سلسله عوامل مادی نظیر: تغذیۀ صحیح، رعایت بهداشت، دوری از هیجان‌های مداوم و... مایۀ افزایش عمر معرفی می‌شود و خداوند این خواص را در آن‌ها قرار داده است، عواملی نیز وجود دارند که هرچند ارتباط ظاهری آن با طول عمر برای ما چندان روشن نیست، ولی در روایات روی آن تأکید شده است. از جمله آثار مثبت صلۀ رحم، طولانى شدن عمر انسان است.

* * *

این‌همه تأکید بر صلۀ رحم در قرآن مجید و ذکر ارحام پس از نام خداوند متعال، کاشف از اهمیت صلۀ رحم در دین مقدس اسلام است و بیان‌کنندۀ آن می‌باشد که ترک این واجب، عواقب سوء و سرانجام ناخوشایندى در پى خواهد داشت.

* * *

اسلام تحکیم پیوندهای خویشاوندی و استحکام روابط خانوادگی را به شدت مورد تأکید و توجه قرار داده و صلۀ رحم و رسیدگی به بستگان را به عنوان یک ارزش الهی، واجب کرده است.

* * *

بهترین مرتبۀ صلۀ رحم، رسیدگی جانی به خویشان است و آن در جایی است که جان یکی از بستگان در خطر باشد که در این صورت باید تا پای جان ایستاد و از خویشاوندان خود ـ در چارچوب اسلام و معیارهای مکتبی ـ دفاع کرد، تا ضرر از او دفع شود.

* * *

در گنجینۀ معارف اسلامی، کم‌تر موضوعى از موضوعات حقوقى ـ اخلاقى را مى‌توان یافت که به اندازۀ صله و قطع رحم و نیز نیکی به والدین و عاقّ آن‌ها، پیرامون آن سخن رفته باشد و این خود نشان‌ اهمیت و جای‌گاه والاى این ارزش اجتماعى در نظام ارزشى و هنجارى اسلام و نقش و تأثیر آن در ایجاد و تحکیم پیوندهاى اجتماعى در شبکه‌هاى خویشاوندى دارد.

* * *

 

 

 

 

همۀ روان‌شناسان و اندیشمندان علوم اجتماعى معتقدند که رشدِ علمی و اخلاقى انسان در گرو رشد عاطفى اوست؛ یعنى هرچقدر نیازهاى عاطفى انسان بیش‌تر تأمین شود، زمینه براى رشد شناختى و اخلاقى وى بیش‌تر فراهم مى‌شود و در نتیجه انسان بهتر، بیش‌تر و سریع‌تر به خودشکوفایى دست مى‌یابد، علاوه بر این‌ تأمین نیازهاى عاطفى، سلامت روانى انسان را نیز تأمین می‌کند.

* * *

 

اسم الکتاب : معارف اسلامی المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    الجزء : 81  صفحة : 6
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست