responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : نشریه حوزه المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    الجزء : 1  صفحة : 6
نامه آخوند ملا حسينقلى همدانى



نامه آخوند ملا حسينقلى همدانى

عارفان واصل و عالمان بينا پرچم توحيد بر دوش و مشعل اميد بر دست در هر زمان مردم را به صراط مستقيم هدايت و بكوى حقيقت ره مى نمايند. و بر چهره دنيا و جسد پژمرده و راكد آن نور نشاط و حركت مى افشانند.

عارفان راستين آنهايند كه : معرفت و شوق و خضوع و خشوع تمام وجودشان را فرا گرفته است و تمام لحظات زندگى آنها در راه رضا و بندگى خداوند صرف مى شود.

آنها كه با عشق لقاء در دل و شوق وصال در سر با عزم واراده اى آهنين همه توان و تلاش خود را بكار مى گيرند و شب و روز محبوب را مى جويند و مشتاق و بيتاب در آروزى ديدار جمال و كمال خداوند بسوى او در حركتند.

اين عارفان همان عاشقانند كه به عظمتهاى پوشالى و غفلت آفرين پشت پا زده و بان به چشم حقارت نگريسته و بسوى عالم نور و سرور و صدق و صفا دراوجگيرى و عروجند و تجلى عظمت خداوند قلب آنان رااز آنچه غيرازاوست جدا كرده است . و بجرات مى توان گفت مقام و مقصدى برتر ازاين نمى توان تصور كرد.

لذا براى ديگرانى كه اين عظمت و شكوه را مى بينند و بسوى اين قله والا مى خواهند پيش روند اين سئوال مطرح است كه :اين( سالكان واصل) و اين( عارفان واله) از كدام راه با چه اعمال و رياضيت روحيات و اخلاق حركت نمودند كه از در دورتج فراق ودر آغوش پر مهر محبوب قرار گرفتند؟ واز كجا دستور و برنامه تربيتى اخذ كردند كه به آرزوى ديرين و مقصد نهائى رسيدند؟

پاسخ كامل اين پرسشها را در دستورالعمل هائى كه گهگاهى اين بندگان قوى دل براى مريدان صادق مى نگاشتند مى بايست جستجو كرد.

كشف اين راز و درمان اين درد در آن گفته ها و دستورالعمل ها نهفته است زيرا آن دستورالعمل ها حاصل يك عمر سير و سلوك و تجربه علمى و عملى مباشد.

واكنون دراين شماره دستورالعملى كه از عارف صمدانى و عالم ربانى آخوند ملا حسنقلى همدانى به ما رسيده آورده ميشود به اميد آنكه اهل باطن بهره گيرند.

و بجهت آنكه اين دستورالعمل را بهتر قدر شناسيم لازم است اندكى با موقعيت و شخصيت اين نخبه روزگار و عارف نامدار آشنا شويم:

آخوند ملا حسينقلى همدانى بااينكه در فقه اصول و شاگردان درس فقيه اعظم شيخ مرتضى انصارى بود لكن در سير وسلوك واخلاق از محضر و مكتب جمال السالكين سد على شوشترى (ره ) بهره مند بود و آن عظمت علمى و عملى در آن حضور مى يافت واز محضر پر بركت سيدعلى شوشترى نصيحت مى پذيرفت) .

بااينكه شيخ انصارى در علوم نقلى استاد كل نمونه زمان بود در علم مراقبت و سير و سلوك با رفتن نزد آن استادانسان پرور درس اخلاق ميگرفت .

و باارشاد همين استاد حكيم بود كه آخوند ملا حسينقلى همدانى بعد از رحلت شيخ انصارى مشغول تربيت جانهاى مشتاق و دلهاى آماده شد.

مرحوم آخوند با گرد آوردن عالمانى مجاهد و مومنانى خالص سرگرم تربيت و تهذيب اخلاق و رياضت آنان شد تااينكه آنها رااز تنگناى ظلمتكده دنيا به فراخناى عالم قدس الهى كشاند در نتيجه ستارگان درخشانى از محضر و محفل او بيرون آمدند كه هر يك از آنان افتخار آسمان علم و معرف و سير و سلوك محسوب مى شوند

البته شيوه تربيتى و كرامات و عظمت مرحوم آخوند را بااين اقتصار نمى توان بيان كرد و لكن از آشنائى با سير معارف بزرگان اخلاق و عرفانيكه در ذيل نام مبارك برخى از آنها ذكر مى شود مى توان به عظمت مكتب تربيتى او پى برد.

14 مرحوم محمد بهارنى (ره ) مبرزترين شاگرد آخوند مولف تذكره المتقين .

2 مرحوم ميرزا جواد ملكى (ره ) مولف المراقبات ...

3 عارف كامل مرحوم سيدعلى طباطبائى معروف به قاضى صاحب كرامات مشهور.

4 علامه طباطبائى مولف تفسيرالميزان و ...

5 آيه الله مرحوم شيخ محمد تقى آملى مولف مصباح الهدى و ....

و نيز صدهاانسان بمقصد رسيده ديگر.

كه سلسله معارف و سير و سلوك آنها بى واسطه و يا با واسطه و در نهايت بمكتبى مى رسد كه ملا حسينقلى همدانى آن را بنيان گذاشت واين توفيقى بس بزرگ است كه كمتر نصيب انسانى مى شود

حال كه اندكى با عظمت شگفت آور آخوند ملا حسينقلى همدانى آشنا شديم بايد دانست كه از مرحوم آخوند نوشته و كتابى جز همين دستورالعمل باقى نمانده وايشان در زمندگى خود هيچ كتابى را تدوين ننموده است .

فقط حقايق الهى و معارف حق را در صفحه جان و سينه درخشان صد و هشتاد مرد پاك كه به جهت درمان درد خود در محضر آخوند گرد آمده بودند نگاشت . و آنان را خورشيد فروزان و مشعل پر فروغ بر سر راه سالكان طريق حقيقت در طول تاريخ ساخت .

وازاين رو حيف بود كه اين تنها نسخه شفابخش بدست مشتاقان نرسد هر چند كه بايد براين دستورالعمل كه پرازاشارت و بشارت است شرح مفصل نوشت و لكن اكنون متن آن منتشر ميشود تا هر كس بفرا خورحال و همت خوداز آن بهره جويد.

بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدالله رب العالمين والصلوه والسلام على محمد و آله الطاهرين و لعنه الله على اعدائهم اجمعين
.1مخفى نماناد بر برادران دينى كه بجز التزام بشرح شريف در تمام حركات و سكنات و تكلمات و لحظات و غيرها راهى بقرب حضرت ملك الملوك جل جلاله نيست و بفرافات ذوقيه اگر چه ذوق در غيراين مقام خوبست - كماداب الجهال والصوفيه( خذلهم الله جل جلاله) - راه رفتن لايوجب الابعدا حتى شخص هرگاه ملتزم بر نزدن شارب و نخوردن گوشت بوده باشد.اگرايمان بعصمت ائمه غ اطهار صلوات الله عليهم آورده باشد بايد بفهمد كه از حضرت احديت دور خواهد شد و هكذا در كيفيت ذكر بغير ما ورد عن السادات المعصومين عليهم السلام عمل نمايد.

بناء عليهذا بايد مقيد بدارد شرح شريف را واهتمام نمايد هر چه در شرع شريف اهتمام بان شده و آنچه اين ضعيف از عقل و نقل استفاده نموده ام اين است كه اهم اشيااز براى طالب قرب جد و سعى تمام در ترك معصيت است تااين خدمت راانجام ندهى نه ذكرت و نه فكرت به حال قلبت فايده نخواهد بخشيد. چرا كه پيشكش و خدمت كردن كسى كه با سلطان در عصيان وانكاراست بى فايده خواهد بود. نمى دانم كدام سلطان اعظم ازاين سلطان عظيم الشان است و كدام نقاراقبح از نقار بااو است . فانهم مماذكرت ان طلبك حجه الهيه مع كونك مرتكبا للمعصيه امر فاسد جدا و كيف نخفى عليك كون المعصيه سببا لنفره

مانعه الجمع معه المحبه واذا تحقق عندك ان ترك المعصيه اول الدين و آخره ظاهره و باطنه فبادرالى المجاهده واشتغل الجدالمراقبه من اول قيامك من نومك فى جميع آناتك الى نومك والزم لادب فى مقدس حضرته لا واعلم انك بجميع اجزاء وجودك ذره ذره اسير قدرته وراع حرمه شريف حضوره واعبده كانك تراه فان لم تكن تراه فانه يراك والتفت دائماالى عظمته و حقارتك و رفعته و دنائتك و عزته و ذلت و غناه و حاجتك و لاتغفل شناعته غفلتك عنه جل جلاله مع التفاته اليك دائما و قم بين يديه مقام العبدالذليل الضعيف و تبصبص تحت قدميه بصبصه الكلب النحيف اولا يكفيك شرفا و فخرا انه اذن لك فى ذكرالسمه العظيم بلسانك الكثيف الذى نجسته قاذورات المعاصى

2 پس اى عزيز: چون اين كريم رحيم زبان ترا مخزن كوه نور يعنى ذكراسم شريف قرار داده بى حيائى است مخزن سلطان را آلوده بنجاسات و قاذورات غيبت و دورغ و فحش واذيت و غيرها من المعاصى نمودن مخزن سلطان بايد محلش پر عطر و گلاب باشد نه نجس مملواز قاذورات و بى شك چون دقت در مراقبت نكرده نمى دانى كه از جوارح سبعه يعنى گوش و زبان و چشم و دست و پا و بطن و فرج چه معصيتها ميكنى و چه آتش ها روشن مى نمائى و چه فسادها در دين خودت بر پا ميكنى و چه زخمهاى منكره بسيف و سنان زبانت بقلبت ميزنى اگر نكشته باشى بسيار خوب است اگر بخواهم شرح اين مفاسد را بيان نمايم در كتاب نمى گنجد! در يك ورق چه ميتوانيم بكنيم ! تو كه هنوز جوارحت رااز معاصى پاك نكرده چگونه منتظرى كه در شرح احول قلب چيزى بتو بنويسم !

3 خلاصه بعداز سعى در مراقبت البته طالب قرب بيدارى و قيام سحر رااقلا يكدوساعت به طلوع فجر مانده الى مطلع الشمس از دست ندهد و نماز شب را با آداب و حضور قلب بجا بياورد واگر وقتش زيادتر باشد بذكر يا فكر يا مناجات مشغول بشود. ليكن قدر معينى از شب بايد مشغول ذكر با حشور بشود. در تمام حالاتش خالى از حزم نبوده باشد.اگر ندارد تحصيل نمايد باسبابش . و بعداز فراغ تسبيح سيده نساء ( ع ) و دوازده مرتبه سوره توحيد و ده مرتبه لااله الاالله وحده لا شريك له له المللك الى آخر. و صدمرتبه لااله الاالله و هفتاد مرتبه استغفار بخواند و قدرى از قرآن شريف تلاوت نمايد و دعاى معروف صباح اعنى يا من دلع لسان الصباح الى آخر البته خوانده شود و دائما با وضو باشد

و اگر بعداز هر وضو دو ركعت نماز بكند بسيار خوبست . ملتفت باشد كه بهيچوجه اذيتش بغير نرسد و در قضاء حوائج مسلمين لاسيما علماء و لاسيمااتقيائهم سعى بليغ نمايند و در هر مجلس كه مظنه وقوع در معصيت است البته البته البته اجتناب نمايد. بلكه مجالست بااهل غفلت بغير شغل ضروره مضراست اگر چه از معصيت خالى بوده باشد كثرت اشتغال بمباحات و شوخى بسيار كردن و لغو گفتن و گوش با راجيف دادن قلب را مى ميراند.

اگر بى مراقبت مشغول بذكر و فكر بشود بى فايده خواهد بود اگر چه حال هم بياورد چرا كه آن حال دوام پيدا نخواهد كرد گول حال كه ذكر بياورد بى مراقبه نبايد خورد.

زياده طاقت ندارم بسيارالتماس دعااز همه شماها دارم اين حقير كثيرالتقصير والمعاصى را فراموش ننمائيد و در شب جمعه صد مرتبه و در عصر روز جمعه صد مرتبه سوره قدر بخواند.

. 4 واز جمله ابواب عظيمه ايمان حب فى الله جل جلاله و بغض فى الله جل جلاله ميباشد و قد عقد له فى الوسائل و غيرها من كتب الاخبار بابا مستقلا فارجع اليها لعلك تعرف عظمته و تاخذ لنفسك نصيا منه .

شكى نيست كه محبوب اول ذات كبريائى - جل جلاله - مى باشد بل و كل محبه لا ترجع الى محبته فليس بشى ء ثم بعده بايد هر كسى اين سلطان عظيم ايشا ن را بيشتر دوست داشته باشد پس اول محبوب بعداز واجب الوجود وجود مقدس ختمى ماب صلوات الله عليه و آله مى باشد. ثم بعده اميرالمومنين عليه السلام ثم الائمه المعصومين عليهم السلام ثم الانبياء والملائكه ثم الاوصياء ثم العلماء والاولياء و در زمان خودش اتقياء زمانش ار لاسيمااگر عالم باشد ترجيح بدهد در محبت بر كسانيكه بعدازاويند در درجه و هكذا يتنزل.

وليكن سعى نمايد صادق باشد دراين محبت مرتبه آسانى نيست اگر متفكر باشيد خواهيد فهميد كه اگر آثار محبت در حركات و سكنات ظاهر شد شخص مدعى اين محبت صادق است والا فلا ليكن گمان ندارم كه بكنه و لوازمش برسى و حقير هم بيش ازاين در وسعم نيست .الحاصل لاطريق الى القرب الا بشرع شريف فى كل كلى و جزئى .

والسلام

اسم الکتاب : نشریه حوزه المؤلف : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    الجزء : 1  صفحة : 6
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست