آري؛ يکي از ويژگيهايي که همه در آن اتفاق دارند و به اين مرتبه در هيچ کدام از اقران و همگنان استاد يافت نميشد توجه به نيازهاي علمي و فرهنگي جامعه بود؛ نيازهايي که در همان عصر براي نسل معاصر و جوان جامعه وجود داشت و پرسشهايي که در اذهان پديد ميآمد يا شکوکي که القا ميشد، درصدد پاسخگويي آنها برميآمد؛ سخنراني ميکرد؛ مقاله و کتاب مينوشت و بالاتر از اينها، آنکه با فراست خدادادي خود آينده را پيشبيني ميکرد که در دهههاي بعدي، جامعه تشنه چه معرفتي است. او براي جلوگيري از ابتذال فرهنگي و فسادهاي اخلاقي، برنامههاي فراواني را تعقيب مينمود. اين ويژگي زمانْآگاهي و احساس مسئوليت نسبت به نيازهاي اعتقادي، اخلاقي و فرهنگي جامعه نظيرش در کمتر کسي يافت ميشد. خداي متعال به او فراستي عميق، صفاي قلبي کمنظير، عشق و عاطفهاي نسبت به حقيقت دين و ارزشهاي ديني عطا کرده بود که او را شخصيت استثنايي و ممتاز ساخته بود. فهرست کتابها، سخنرانيها و درسهاي استاد را اگر درست بنگريد، مشاهده مينماييد هر جا احساس نياز ميکرد، فوري آستينها را بالا ميزد و مشغول کار ميشد و به تحسينها يا ملامتهاي ديگران کاري نداشت.[1]
آسيبشناسي آگاهانه
شهيد مطهري همّش را صرف اين جهت کرد که مبارزهاي معقول و منطقي را با امواج انحراف پيش گيرد و انصافاً در اين راه فعاليتهايي مفيد انجام داد.
اگر در فقه بحث و مطالعه ميکرد، موضوعاتي را مورد تحقيق قرار ميداد که جامعه به آن مبتلا بود. در آن مواقع، در زمينه احکام اسلامي از سوي افراد يا گروههايي مطالبي پيرامون حقوق بانوان و مسائل مربوط به زنان مطرح ميشد؛ ميخواستند از اين راه به احکام دين مبين اسلام خدشههايي وارد کنند. شهيد مطهري(رحمه الله) اين معضل را احساس
[1] سخنراني در دانشگاه امام صادق(عليه السلام) تهران، با عنوان «تبيين انديشههاي استاد».