که با عقايد و انديشههاي اسلامي آشنا باشند؛ ايمان خود را تقويت کنند و ارزشهاي اسلامي را پاس دارند. اگر تعليمات مطهري و امثال او نبود، ما افرادي را که بتوانند نظام اسلامي را بر پايه موازين و معارف محمدي اداره کنند نداشتيم، يا دست کم در اين زمينه، بسيار در تنگنا بوديم. هر جاي کشور کاري مفيد صورت گرفته و فعاليتهايي شايسته براي رفع مشکلات مردم برنامهريزي و اجرا شده است، از آن جهت بوده که مجري و پيگير اين طرحها مؤمن، دلسوز و شايسته بودهاند.
خصلت ويژه شهيد مطهري اين بود که در زمان مناسب، کمبودها و خلأهاي فرهنگي، اجتماعي و تبليغي را به خوبي درک، و شناسايي کرده بود. او وقتي با دقت و همهجانبهنگري مشکلات را بررسي ميکرد، با علم و توانمندي خود راه چاره را هم تشخيص ميداد و با تمام وجود و با شجاعت، فداکاري، گذشتن از مزايا و امور رفاهي و تحمل زخمزبانها، قدم به راهي ميگذاشت که آن را وظيفه خود ميدانست و اين مسير پرخطر و دشوار را به گونهاي شايسته ميپيمود و اين وظيفه حساس را به بهترين شکل، توأم با برکات و ثمرات بسيار انجام ميداد.
نظاير شهيد مطهري جانشينان انبيا هستند که عمر خود را در مسيري صرف کردند که جامعه از محصولات آن بطور اساسي بهره برد. او علاوه بر دانش فوقالعاده، افکار عالي و نيت خالص به اين واقعيت رسيد که چنين سرمايههاي معرفتي و معنوي را در چه جهتي به کار ببرد. وي به خوبي درک کرده بود که دردهاي جامعه کدام است و براي هر کدام از آلام مردم داروي مناسب و اثربخش تجويز ميکرد؛ او نسل جوان را با نوشتهها، سخنرانيها، دروس و مواعظ متقن و در عين حال ساده، رسا و آموزنده تغذيه کرد؛ خيلي خوب نيازها را شناخت؛ روشهايي نو درافکند و مطالبي جديد که حاجتهاي جامعه را روا ميساخت مطرح کرد.[1]
[1] سخنراني در دانشگاه تربيت معلم اراك، (14/2/1372).