ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْاْ بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ مَا يشْتَرُون؛[1]«خدا از صاحبان کتاب پيمان گرفت که کتاب خدا را براي مردم آشکار سازند و پنهانش نکنند، ولي آنها پس پشتشان افکندند و در مقابلْ بهاي اندکي گرفتند. چه بد معاملهاي کردند».
خداوند تأکيد ميکند مبادا نکتهاي پنهان بماند و مبادا اغراض، وسوسهها و شبهههايي مانع رساندن حقايق دين به مردم و کتمان اين ميثاق الاهي شود. البته با وجود پيمان محکمي که از علما گرفته شده تا حقايق را تبيين کنند، گاهي ايشان عمل نکردهاند. شايد يکي از دليلهاي اين مسئله تنبلي، سُستي و کاهلي باشد، اما گاهي از اين هم بدتر بوده است؛ يعني برخي براي به دست آوردن يا از دست ندادن منافع مادي، تسهيلات و تکريم از سوي قدرتهاي حاکم، به جاي اينکه امانت الاهي را به اهلش، که همه انسانها هستند برسانند، در برابر بهرهاي ناچيز از قدرت سکوت کردهاند. اين پنهانسازي بسيار خسارتبار است و از نتايج مهم آن، اين است که مردم گمراه ميشوند. تعبير قرآن براي چنين عالماني بسيار کوبنده و سخت است:
إِنَّ الَّذِينَ يکتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَينَاتِ وَالْهُدَي مِن بَعْدِ مَا بَينَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْکتَابِ أُولَـئِک يلعَنُهُمُ اللّهُ وَيلْعَنُهُمُ اللاعِنُون؛[2]«افرادي که دلايل روشن و هدايتکننده ما را پس از آنکه در کتاب براي مردم بيانشان کرديم کتمان ميکنند، هم خداوند لعنت مينمايد و هم ديگر لعنتکنندگان».
علماي بنياسرائيل براي بهدست آوردن دل سلاطين، برخورداري از جاه و مقام و نيز دريافت ثروت، حقايق دين را کتمان يا تحريف ميکردند. وقتي پذيرفتيم بالاترين نعمت براي انسانها وحي الاهي است، پس بزرگترين گناهان نيز محروم کردن مردم از اين معنويت است.