اسم الکتاب : سفر به سرزمين هزار آيين المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 53
البته حقير، پيوسته در تكاپو بودهايم. منتها بنده كه قرار است تنها همراه حاجآقا در اين سفر نهچندان كوتاه باشم، استرس كارهاى ديگرى را نيز اضافه داشتهام؛ تهيه برخى ملزومات سفر، خريد آذوقه منزل، خداحافظى با خانواده و دوستان و... افزون بر اينكه از فردا مسئوليت سنگينى را نيز همراه دارم. دستكم دوستان دفتر در فرصت غيبت چند هفتهاى حاجآقا حسابى شرمنده استراحت مىشوند اما من، بماند كه توفيق همسفرى با حاجآقا وتجربه ديدن كشورى مثل هند، اين دغدغه را به شايستگى جبران كرده است.
امروز عصر يكى از شاگردان حاجآقا و دوستان حقير قبل از حضور به محضر ايشان مرا به گوشهاى مىكشاند و مىپرسد: انشاءالله ساعت چند پرواز داريد؟ و من مثل كسى كه بخواهد رازى محرمانه را بازگو كند آهسته در كنار گوشش مىگويم: چهار و سى دقيقه فردا صبح.
پرواز
وقتى دستاندركاران خوشذوق فرودگاه مهرآباد ساعت پرواز ما را چهار و سى دقيقه صبح تنظيم كنند، خواه و ناخواه ساعت بيولوژيك بدنمان گرفتار بىنظمى مىشود و خستگى مجال حضور مىيابد؛ اگرچه در انتهاى سفر، لطف بچههاى حفاظت اطلاعات سپاه كه در هواپيما مستقر هستندـ و دعوت از حاجآقا براى ديدن كابين هواپيما خيلى زود تلخى اين گلايه را از خاطرمان مىزدايد.
پرنده مكانيكى با هيبت آهنين خود سينه آسمان را مىشكافت و در
اسم الکتاب : سفر به سرزمين هزار آيين المؤلف : مصباح یزدی، محمد تقی الجزء : 1 صفحة : 53