فعليت رساند و تحقق بخشيد تا سودمند شود. گاهي ممكن است مانعي بر سر به فعليت رساندن اين استعداد باشد. قرآن كريم از کسانی یاد میکند که پردهای جلوی چشمشان قرار گرفته كه بهرغم داشتن چشم، نميتوانند ببينند: خَتَمَ اللّهُ عَلَي قُلُوبِهمْ وَعَلَي سَمْعِهِمْ وَعَلَي أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِيمٌ؛[1] چشم ابتدا سالم است و پرده و حائلي هم نيست؛ اما صاحبان آن چشمها، کارهايي را انجام ميدهند که مستحق عقوبت ميشوند و عقوبت آنها اين است كه پردهاي جلوی چشمشان قرار ميگيرد كه ديگر نميتوانند حقايق را مشاهده كنند. همانند اين آيه، آيات ديگري نيز هست كه بر اساس آنها، خداوند متعال، اين امر را يك تدبير الهي ميداند كه اینان، بهسبب كارهاي ناپسندي كه انجام دادند، حقایق را متوجه نشوند. درواقع، خداوند بهسبب کارهای بدی که چنين كساني انجام دادهاند، آنان را از موهبت بينش محروم ميكند.
بر اساس آية بالا، كساني كه درصدد برآمدند تا خدا و دین او را به بازی گيرند، دو چهره شدند و در هرجا چهرة متفاوتي از خود نشان دادند. قرآن كريم، واژة «نفاق» را در مورد چنين كساني بهكار ميبرد. اينان ميکوشند در جامعه، در هرجا، چهرهای، از خود نشان دهند كه شرايط اقتضا ميكند؛ آنان زماني كه ميان دينداران قرار ميگيرند، چهرة افراد ديندار و حزباللهی به خود میگیرند؛ اما زماني كه در میان افراد ضدانقلاب هستند، ضدانقلاب دوآتشه میشوند و افراد حزباللهی و ديندار را به مسخره ميگيرند: